۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

۱۳۸۸ دی ۹, چهارشنبه

دعوت از مردم همیشه سبز شیراز برای شرکت در راهپیمایی برای محکوم کردن هتک حرمت مسجد قبا و توهین و اقدام به سوء قصد علیه جان آیت الله دستغیب

هموطنان عزیز همانطور که مستحضرید روز گذشته عده ای از ارازل و اوباش رژیم دست به اقدام ننگینی زده و با محاصره مسجد قبا ، همان مسجدی که در دوران انقلاب اسلامی پایگاه مبارزه بود ، همان مسجدی که در دوران جنگ تحمیلی بزرگ‌ترين پايگاه اعزام نيرو به جبهه بود و از نظر تعداد شهدا گويا در ايران حائز رتبه نخست است را داشته ، همچنین قصد توهین و ضرب و شتم آيت‌الله‌العظمي سيد علي‌محمد دستغيب را داشته اند .
این آقایان همان کسانی هستند که سناریو آتش زدن عکس امام را به راه انداخته و چند روز بعد خودشان بیت امام را مورد تجاوز قرار دادند ، همان کسانی که مردم را در روز عاشورا به خاک و خون می کشند و می گویند به روز عاشورا توهین شده ، همان کسانی که سناریو آتش زدن قرآن را به راه انداخته و بعد به مساجد حمله می کنند ، آیا اینان حافظان اسلام هستند یا اینکه خود را پشت نقاب اسلام پنهان کرده اند؟
بدینوسیله از کلیه مردم عزیز شیراز دعوت بعمل می آید در راهپیمایی گسترده علیه این کافرین به ظاهر مسلمان که قرآن به نیزه می کنند حضور بهمرسانید
زمان ومکان :فردا ( پنجشنبه 10 دی ماه ) ساعت 15 شهرداری ( مسیر عزاداری عاشورا )
با حضور سبز خود مرحمی باشید بر دل سوخته خانواده های شهید وقایع اخیر

۱۳۸۸ دی ۵, شنبه

مسیر راهپیمایی سبز مردم شیراز فردا ( جنبش سبز )

بدینوسیله از کلیه دانشجویان ، دانشگاهیان ، کارمندها و کلیه اقشار جامعه ، حامی جنبش سبز دعوت بعمل می آوریم که در این راهپیمایی سرنوشت ساز شرکت نمایید. ساعت 10 صبح فلکه ستاد به طرف فلکه شهرداری

۱۳۸۸ دی ۴, جمعه

عکس؛ ضرب و شتم وحشیانه زنان در قم

عکس؛ ضرب و شتم وحشیانه زنان در قم

۱۳۸۸ دی ۳, پنجشنبه

مراسم تاسوعا و عاشورا ی سبز در شیراز(قابل توجه حامیان جنبش سبز در شیراز)

روز تاسوعا و عاشورا شیراز ساعت 10 صبح : خ کریم خان زند- فلکه ستاد تا فلکه شهدا

http://www.rouydadnews.com/pages/894.php

پیشنهاد : چاپ آگهی ترحیم برای آیت الله منتظری و گرفتن مجلس ختم از سوی مردم سراسر ایران

با توجه به اینکه رژیم اجازه برگزاری مراسم عزاداری برای آقای منتظری را به علما نداده است پیشنهاد میکنم هر کس که میتواند با چاپ آگهی ترحیم ، از طرف خود مجلس عزاداری برای ایشان برگزار نماید ، مگر جلوی چند نفر را میتوانند در سراسر ایران بگیرند.

۱۳۸۸ دی ۱, سه‌شنبه

اطلاعیه استخدام بسیج ( فوری فوری )

آیا از مشکل جنسي رنج ميبريد؟ آيا جنس مخالف و حتي موافق! توجهي به شما نميکند؟ آيا از کودکي عقده هاي رواني بسياري داشته ايد؟ آيا هميشه در دورانکودکي کتک ميخورديد؟ آيا چندين سال است که در کنکور قبول نميشويد؟ چاره مشکل شما در دستان ماست امروز ثبت نام کنيد فردا تجاوز کنيد -روابط عمومي بسيج

۱۳۸۸ آذر ۲۳, دوشنبه

من مجید توکلی هستم

در برنامه تفسیر خبر امشب صدای آمریکا آقای رامین احمدی ، فعال حقوق بشر جهت حمایت از مجید توکلی حجاب بسر کرد

۱۳۸۸ آذر ۲۱, شنبه

پیشنهاد : در صورت بروز هر اتفاقی در پی اعلام سایت کلمه ( دستگیری موسوی یا کروبی و...)اعلام اعتصاب عمومی

از کلیه هموطنان عزیز تقاضا دارم در صورت بروز هر اتفاقی در پی اعلام سایت کلمه در خصوص دستگیری آقای مهندس موسوی یا آقای کروبی ، به اعتصابی بزرگ دست میزنیم.

اهانت به امام ؛ واقعیت یا نقشه ای برنامه ریزی شده؟( آقای مهندس موسوی مجوز ، مجوز ، مجوز )

برخی صاحبنظران با توجه به احترامی که همه مردم بویژه جریان های معترض به انتخابات، برای شخصیت حضرت امام قائلند،یکی از بهترین راه حلها را دادن مجوز به جریان سبز برای شرکت در یک راهپیمایی برای محکوم نمودن چنین حادثه ای می دانند، راهپیمایی که می تواند تنها با حمل عکسهایی از حضرت امام و بدون شعارهایی انحرافی برنامه ریزی شود. به این ترتیب شیطنت و نقشه پدید آوردندگان این حادثه به نتیجه عکس خواست آنها خواهد انجامید.
دوشنبه شب پخش مکرر صحنه ای که صدا و سیما مدعی بود از تظاهرات همان روز (16 آذر ) تهیه نموده، و در آن تمثال حضرت امام در دست عده ای مورد اهانت قرار گرفت موج جدیدی را در کشور پدید آورد. صدا و سیما این اقدام را به معترضین انتخابات و اصطلاحا جنبش سبز منتسب نمود.

به گزارش خبرنگار "آرمان ایران" با پخش این گزارش اولین واکنش را مهدی کروبی رئیس سابق مجلس شورای اسلامی و نامزد معترض دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، با ارسال نامه ای به ضرغامی رئیس صدا و سیما نشان داد.

کروبی در نامه خود که آن را 17 آذر نوشت متذکر شد: "برخى عامدانه به دنبال بد نام كردن اعتراضات واقعى و حقيقى مردم كه پس از انتخابات رياست جمهورى آغاز شده است، مى باشند و درصدد هستند راه را براى جريانات افراطى كه جز به قانون شكنى و سركوب مردم نمى انديشند، باز كنند."
کروبی در نامه خود هشدار داد: "متاسفانه مجموعه ای در این سازمان شكل گرفته است كه بر این اعتقاد است با هزینه كردن نام و اعتبار امام، سركوب مردم را توجيه نمايد."

اما مديركل روابط عمومي سازمان صداوسيما "محمود عاطفی" فردای آن روز یعنی 18 آذر ماه ضمن رد ادعاي مهدي كروبي گفت: " تصاوير مربوط به اغتشاشگران موسوم به جنبش سبز كه از بخش خبري 20:30 پخش شد، كاملا واقعي و حقيقي است و هيچ كدام از آن تصاوير مونتاژي نيست و اصل آنها در صداوسيما موجود است."

موضوع در همین جا خاتمه نیافت، و روز پنجشنبه 19 آذر حمید انصاری قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام (س) در نامه سرگشاده ای به ضرغامی اساسا منکر وقوع چنین حادثه ای گردید و نوشت: " موضوع بدان گونه که در برنامه تلویزیون نشر یافته نبوده و علیرغم آنکه در این روز بعضا شعارهای ساختار شکنانه دیگری، با کمال تاسف مطرح شده، اما هتک حرمتی نسبت به ساحت امام خمینی (س)گزارش نشده است."
انصاری همچنین با "دروغ بیّن و مسلّم" نامیدن آنچه صدا وسیما مرتکب شده نوشت: "حرمت شکنی بی‌سابقه صدا و سیما در تنظیم تصاویر پخش شده جداً باعث تاسف، تعجب و اعتراض جدی دوستداران امام راحل است." و توضیح داد: " نکته حائز اهمیت آن است که هیچ‌ یک از شبکه‌های خارجی و رسانه‌های دیداری و نوشتاری- علی ما نقل- چنین مطلبی را انعکاس نداده‌اند و این اشتباه تنها مخصوص صدا و سیمای جمهوری اسلامی است."

قائم مقام موسسه نشر آثار امام همچنین تاکید نمود: "بغض های متقابل را اگر بتوان در کانون واحدی به محبت تبدیل کرد می‌توان نسبت به آینده امیدوار بود و این همان نکته ارزشمندیست که همواره مورد تایید و تاکید رهبری معظم انقلاب اسلامی بوده و توسط ایشان در مواقع مختلف از مسئولین نظام جمهوری اسلامی مطالبه شده است و به همین سبب هر گونه تلاش از ناحیه هر کس برای آنکه این اختلافات را به بیرون از این خانواده بزرگ هدایت کند را باید نابخردانه و احتمالا خائنانه تحلیل نمود و از آن خون دل خورد و ابراز تاسف کرد. و این تاسف آنگاه صد چندان می‌شود که اشتباه از ناحیه صدا و سیمای جمهوری اسلامی باشد."
در حالیکه میر حسین موسوی نیز در مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی این اقدام را کاملا مشکوک و یک اقدام ضدانقلابی دانست، سخنان آیت الله صانعی که روز جمعه 20 آذر منتشر شد نکات تازه ای را مطرح نمود، ایشان پرده از نقشه ای برداشت که در پس این قضیه وجود داشته و می خواهد با هزینه نمودن از امام اهداف خود را پیگیری نماید.
این مرجع تقلید و شاگرد امام گفت: "برخی‌ها وقتی به بن بست می رسند حتی از امام هم نمی‌گذرند و از امام سرمایه گذاری می‌کنند، انسان‌های ظالم عکس امام را آتش می‌زنند، بعد می‌گویند کار دانشجویان بوده است، در حالیکه دانشجویان فدایی امام هستند و همه چیزشان را از امام دارند و اگر اعتراض مي كنند به خاطر سخن ايشان مبني بر اينكه ميزان راي ملت است،مي‌باشد."

اما روز جمعه، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز اطلاعیه ای با امضای آیت الله پزدی منتشر نمود.
در این اطلاعیه با واقعی قلمداد نمودن این حادثه آن را به معترضین دانشجو نما منتسب نموده و آورده: " در آخرين توطئه‌ها در روز 16 آذر يعني روزي كه نماد استكبارستيزي دانشجويان و دانشگاهيان است عده‌اي بسيار اندك در لباس به ظاهر دانشجو با هتك حرمت بزرگ پرچمدار مبارزه با استكبار جهاني يعني مرجع و رهبر عاليقدر جهان تشيع حضرت آيت‌الله‌العظمي امام خميني‌(ره) دل مردم عزيز ايران و علاقه‌مندان به امام خميني‌(ره) را در سراسر جهان به درد آوردند."
آنگاه ایشان با تاکید بر برخورد قاطعانه می نویسد: " جامعه مدرسين حوزه علميه قم با محكوم كردن اين اقدام ننگين موكدا از مسئولين ذي‌ربط درخواست مي‌نمايد با عاملان و مسببان اين جرم عظيم قاطعانه برخورد نمايند"
آیت الله یزدی در پایان بیانیه خود به نکته مهمی اشاره می کند و از افشاگری رسمی در مورد برخی افراد با عناوین حقیقی و حقوقی نام می برد، گرچه ایشان مشخص ننمود که چه کسانی در جایگاه های حقوقی از چنین اقدامی حمایت نموده اند ولی افراد عنوان دار در کشور معمولا به افراد رده بالای نظام اطلاق می گردد و بسیاری حدس می زنند نظر ایشان کسی است که اخیرا رهبر انقلاب همه را از تخریب ایشان بشدت نهی نموده بودند.
آیت الله یزدی می نویسد: " يادآور مي‌شود كساني که با داشتن عناوين و جايگاه‌هاي حقيقي و حقوقي از اين گونه اقدامات حمايت مي‌كنند دانسته و يا ندانسته با دشمن اسلام و انقلاب همكاري دارند در صورت ادامه بطور رسمي به مردم معرفي خواهيم نمود."
در همین راستا و به گزارش "فارس" تعدادی از طلاب حوزه علمیه قم بنا شده امروز با تعطیل نمودن کلاس ها به تجمع و محکومیت این اقدام بپردازند. فارس خبرگزاری طرفدار دولت در خبرهای مسلسل وار خود از موج اعتراضات و عزاداری هایی که بناست از امروز در دانشگاه ها و مراکز دیگر بوقوع بپیوندد خبر داد، این خبرگزاری همچنین در خبری انتقاد نمازگزاران نماز جمعه قم از بیت امام راحل (ره) را در این خصوص منتشر ساخته! و نوشت: نمازگزاران جمعه قم در پايان راهپيمايي خود با صدور بيانيه‌اي از سكوت موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره) به ويژه بيت امام راحل(ره) در قبال اين اهانت، انتقاد كردند.
خبرگزاری فارس همچنین از قول نمازگزاران نوشت: اهانت به ساحت مقدس امام راحل(ره) موضوعي نيست كه بتوان در قبال آن اغماض كرد و سكوت هر شخصيت موثر نشان از بي‌بصيرتي، قدر نشناسي، محافظه كاري يا تحليل‌هاي غلط و وارونه است، از اين رو از تمام شخصيت‌هاي حقيقي و حقوقي در اين كشور مي‌خواهيم كه به وظيفه ديني، وجداني و ملي خويش عمل كنند. بر ملت هوشيار ايران است كه از حرف‌ها و سخنان ابوموسي‌هاي اشعري زمان غافل نمانند.(!) والبته توضیحی در خصوص این شخصیت جدید مطرح شده در کشور نداد.
آنچه که در جمعبندی حوادث می توان ذکر نمود آنکه علی رغم انکارهای موجود در صف معترضین به دولت در وقوع چنین حادثه ای و همچنین همراه شدن موسسه تنظیم و نشر آثار امام درانتقاد به اقدام صدا و سیما، همچنان طرفداران احمدی نژاد اصرار دارند وجود چنین حادثه ای را اثبات نموده و با استفاده از موج آن احتمالا دست به افشاگری‌هایی بر علیه برخی شخصیت ها بزنند.

البته در این بین هنوز عزت الله ضرغامی شخصا عکس العملی به انکارهای موجود نشان نداده و بیان نمی کند چگونه افرادی حاضر شده اند جلو دوربین فیلمبرداری رسمی صدا و سیما دست به چنین اقدام احمقانه ای بزنند، بی آنکه نگران تشخیص هویت خود بوده و از عواقب آن بترسند، و همچنین بیان نمی کند چگونه تنها فیلمبردار صدا و سیما موفق شده از این صحنه فیمبرداری نموده و آن هم در این بین تنها از انگشت دستهای آشوبگران فیلم بردارد، بدون آنکه بخواهد کمی لنز دوربین خود را بر محیط یزرگتر و جمعیت اطراف آن بازتر نماید!

در مجموع وقوع حادثه بشدت مورد شبهه اهل نظر بوده و روز به روز بر احتمال وجود نقشه و انگیزه های برنامه ریزی شده ای در تهیه و پخش این فبلم افزوده می شود.

برخی صاحبنظران با توجه به احترامی که همه مردم بویژه جریان های معترض به انتخابات، برای شخصیت حضرت امام قائلند،یکی از بهترین راه حلها را دادن مجوز به جریان سبز برای شرکت در یک راهپیمایی برای محکوم نمودن چنین حادثه ای می دانند، راهپیمایی که می تواند تنها با حمل عکسهایی از حضرت امام و بدون شعارهایی انحرافی برنامه ریزی شود.

مسلما با چنین برنامه ای شیطنت و نقشه پدید آوردندگان این حادثه ( چه واقع شده باشد و چه صحنه سازی) به نتیجه عکس خواست آنها خواهد انجامید.

۱۳۸۸ آذر ۱۹, پنجشنبه

جنبش می رود تا ششمین ماه خود را جشن بگیرد

گزارش روزنامه فیگارو از شانزدهم آذر
استقامت بزرگ ایرانیان
ترس، نگار، دختر جوان ایرانی را ترک نمی کند و مانند پوست به تن اش چسبیده و ناچار است آن را بپذیرد. بهترین دوست اش از تابستان گذشته تا کنون پشت میله های زندان بسر می برد. پدرش به تازگی آزاد شده و از بازجویی های طولانی برایش گفته است، نور لامپ های مهتابی که در نیمه شب فضای سلول را روشن می کرده ، و فریاد های زندانیان دیگر...
در بیست و شش سالگی نگار، خود را برای روز های بدتر آماده کرده است. پس از اینکه همه روز خود را در دانشگاه تهران به تظاهرات پرداخته بود در ایمیلی که دیروز فرستاد نوشت « دیگر برای عقب نشینی دیر شده است».
شانزدهم آذر، روز یادبود کشته شدن سه دانشجوی ضد آمریکایی در دوران شاه، در دانشگاه تهران می باشد. رژیم اسلامی برای جلوگیری از تظاهرات دانشجویان ، نیرو هایش را دوبرابر کرده بود. نیرو ها از ساعت پنج و نیم بامداد در دانشگاه تهران که یکی از مراکز اصلی مخالفت ها و تظاهرات است مستقر شده بودند.
اینترنت که ابزار اصلی ارتباطی مخالفین است به سختی کار می کرد. برای جلوگیری از پیوستن رهگذران به دانشجویان، جلوی درب دانشگاه مانع ایجاد کرده و با نوار بزرگ پارچه یی آن پوشانده بودند. رضا، یک روزنامه نگار ایرانی در محل گفت « وضعیت هیچگاه تا این اندازه بحرانی نبوده است».
در آغازو درمیان ناباوری همگانی شعار های مخالفت با رژیم کم رنگ بود، سپس به آرامی در سراسر شهر گسترش یافت. خیلی زود در خیابان ها، گروه های کوچک شکل گرفت و شمار تظاهر کنندگان به هزاران تن رسید.
بگفته شاهدان نیروهای پلیس با کمک بسیجی ها به تظاهر کنندگان یورش آوردند. یکی از شاهدان گفت « مردم با محاصره نیرو های پلیس به نجات دستگیر شدگان بر می خاستند».مردم شعار می دادند« ایران شده زندان ، اوین شده دانشگاه» .
یک جامعه شناس ایرانی که نمی خواست نامش بازگو شود گفت: « سرکوب ها بجای خفه کردن تظاهرات، آن را بسوی خشونت می کشاند» او افزود که در سی سال گذشته درجمهوری اسلامی چنین چیزی دیده نشده است.
همه چیز از یک تظاهرات ساده در بیست و دوم خرداد ماه گذشته، پس از انتخاب احمدی نژا د « تقلب انتخاباتی» آغاز شد. جنبش می رود تا ششمین ماه خود را جشن بگیرد. « در آغاز ایرانیان فریاد می کشیدند راًی من کجاست؟» و در خواست انتخابات تازه یی داشتند، ولی « امروز همه ارکان جمهوری اسلامی در تمامیت آن از سوی برخی زیر سؤال رفته است». روش های تازه یی بوجود آمده است ، شب ها شعار هایی علیه علی خامنه ای رهبر حکومت روی دیوار ها پدیدار می شود.
در آغاز تنها در تهران بود و سپس به شهرستان ها نیزگسترش یافت. فیلم هایی که در یوتیوب دیده می شود نشان می دهد که در مشهد، تبریز و کرمانشاه تظاهرات برگزار شده است، در یکی از فیلم ها دیده می شود که دانشجویی، پرچم سه رنگ ایران را در دست دارد که نقش الله، نماد جمهوری اسلامی از میان آن بیرون آورده شده است.
اگر مخالفین گسترده و حتی بدون سازماندهی بمانند، اختلافات درونی رژیم را فلج خواهد کرد، « اختلاف میان جناح های رژیم روز بروز عمیق تر می شود».
سعید ابوطالبی نماینده پیشین رژیم در مجلس، در روزنامه اصلاح طلب اعتماد نوشت« هر چه زمان بگذرد مشکلات جدی تر خواهد شد».
در یک اعلامیه تازه یی که دیروز از سوی خبرگزاری ایلنا پخش شد، آیت الله بنیاد گرا، ناصر مکارم شیرازی پیشنهاد « گفتگو با اپوزیسیون» برای « آرام کردن اوضاع سیاسی» را داد.
برای نگار دختر جوان ایرانی، جای چانه زدن نیست، جنبش نباید قربانی یک « وحدت ظاهری» شود. او می گوید جنبش ما مسابقه سرعت نیست بلکه یک ماراتون "استقامت" است.

محرم سبز؛ عاشورايی که خامنه ای در آن کشته می شود

برگرفته از فیس بوک موسوی:
مردم خود را برای محرم آماده میکنند. مردم آماده میشوند تا به این بازی خونین خاتمه بدهند.عده زیادی از مردم یقین دارند که 10 روز محرم پایان دیکتاتوری است.
محرم سبز

اطلاع رسانی کنید

۱۳۸۸ آذر ۱۶, دوشنبه

۱۳۸۸ آذر ۱۳, جمعه

تظاهرات دانشجویی 16 آذر در شیراز

همه با هم 16 آذر اعتراض خود را به دولت کودتا اعلام می کنیم ، شیراز ساعت 10 صبح خوابگاه ارم و بعد از ظهر ساعت 16 میدان دانشجو

شلیک گلوله در جلسه اضطراری اعضای فرماندهی سپاه و اعضای هیئت مدیره "شرکت کنترل ترافیک تهران" و زخمی شدن مهندس حجت الله بهروز

( یک ایمیل که الان بدست من رسید اگه تو بالاترین عضو هستید لینک این رو بگذارید )
من یکی از اعضای تحریریه روزنامه آفتاب یزد هستم که این خبر تلفنی از سوی یکی از اعضای هیئت مدیره شرکت کنترل ترافیک تهران که ما این شخص را کاملا میشناسیم اعلام شد ولی برای حفظ امنیت ایشان و خواسته خود ایشان از درج نام وی خودداری کردیم . این خبر با تماس با خانواده مهندس یهروز نیز تلویحا تایید شد ولی بدلایلی سردبیر روزنامه علیرغم تایید صحت آن ، از درج این خبر برای شماره فردا امتناع ورزیده
شلیک گلوله در جلسه اضطراری اعضای فرماندهی سپاه و اعضای هیئت مدیره "شرکت کنترل ترافیک تهران" و زخمی شدن مهندس حجت الله بهروز
در گفتگوی تلفنی با یکی از اعضای هیئت مدیره شرکت کنترل ترافیک تهران ایشان اعلام کردند که در صبح روز سه شنبه دهم آذر ماه ، از آنها دعوت شده بود که در این جلسه اضطراری حضور یابند . بحث این جلسه که از قبل به اعضای هیئت مدیره اعلام شده بود درباره فراخوانهایی بوده که برای 16 آذر برای ایجاد ترافیک کاذب از سوی معترضان اعلام شده . به گفته این عضو هیئت مدیره که نخواست نامش فاش شود در این جلسه که به درگیری لفظی بین سرتیپ نقدی در جلسه با یکی از اعضای هیئت مدیره شرکت کنترل ترافیک می انجامد که منجر به شلیک گلوله توسط محمد رضا نقدی به سوی مهندس حجت الله بهروز میشود که ایشان در این جلسه از ناحیه پا به شدت آسیب میبیند و به بیمارستان روانه میشود .
درباره بحثی که بین سرتیپ نقدی و مهندس بهروز صورت گرفته و منجر به شلیک گلوله شده این عضو هیئت مدیره شرکت کنترل ترافیک می افزاید: بحث زمانی بالا گرفت که مهندس بهروز درباره ناتوانی این شرکت برای مقابله با ایجاد ترافیک کاذب از سوی معترضان در روز 16 آذر توضیحاتی داد که ظاهرا به مذاق سرتیپ نقدی خوش نیامد و درگیری و شلیک گلوله با سلاح کمری بسوی مهندس بهروز را در پی داشت . ایشان گفت : که خود مهندس و خانواده ایشان و همچنین اعضای شرکت کننده در این جلسه همین امروز تهدید شدند که درباره حادثه امروز با رسانه ها و حتی اشخاص صحبتی نکنند .

۱۳۸۸ آذر ۹, دوشنبه

فیلم؛ اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران

به استقبال ۱۶ آذر می‌رویم

زوال عشق ندانیم‌٬ ما که در ره دوست / اسیر و مومن و همراه و خاکسار شدیم

میان خلوت محزون کوی دانشگاه

به اتهام سکوت
ستاره دار شدیم

به راز و ناز دو چشمان یار بی همتا
دمی نظر کردیم
در آستان دلش‌٬ سبز و بی‌شمار شدیم

تو در خیال خوشت زین مسلسل سنگی
برای واژه‌ی ایثار وعشق‌٬ جامه‌ی تهدید و ترس می‌بافی

به چوب دار٬ با غرور غنچه می‌جنگی
ستاره می‌کشی و ما ترانه می‌خوانیم

شکنجه می‌کنی و ما به یاد چشم ندا
همیشه یار دبستان عشق می‌مانیم

ببین به کوری چشمان تنگ و بی‌رحمت
درین خزان رهایی‌٬ درین حکومت ظلم
دوباره میعادی‌است
میان ملت و سربازهای دانشگاه

شمیم آزادی
دوباره پا گرفته در هوای دانشگاه

ضمیر واژه‌ی سبزم‌٬ گلی ز ملت بود
به روز دانشجو
برای دانشگاه

اگر محبت و ایثار و عاشقی جرم است
ستاره‌دار شدن‌٬ افتخار دانشجوست

هزار حرف سزاوار بت‌پرستان بود
ولی چه باید گفت
که در طریقت دوست

به خط عشق در برگه‌های این ایام
نوشته شد:

ادب مرد به ز دولت اوست

۱۳۸۸ آذر ۵, پنجشنبه

کاریکاتورجدید؛ شانزده آذر

کاریکاتور؛ 16 آذر در راه است

دیکتاتور بیچاره بازی ادامه داره

در شانزده آذر همگی به سیل خروشان مردم آزادیخواه و حق طلب می پیوندیم

http://www.youtube.com/watch?v=CBObaVdG9q0

۱۳۸۸ آذر ۲, دوشنبه

فیلم؛ آتش زدن عکس خامنه ای در خیابانهای تهران

قتل فجیع؛ یکی از مسئولان حراست تربیت بدنی را سر بریدند

خبرآنلاین: در یک جنایت فجیع، پسر و عروس یکی از شهیدان معروف جنگ را سر بریدند. فرزند شهید سید مجتبی هاشمی فرمانده جنگ های نامنظم عصر روز یکشنبه به قتل رسید.

به گزارش پرچم مرتضی هاشمی فرزند سردار شهید سیدمجتبی هاشمی که شاغل در حراست تربیت بدنی استان تهران بوده، درحالی که در منزل و در کنار خانواده خود به سر می برد به طرز فجیعی کشته شد.

در این جنایت اسفناک سر مرتضی هاشمی و همسرش از تن آنان جدا شده است.

هنوز از عاملان این حادثه اطلاعی به دست نیامده است.

فیلم؛ حضور گسترده نیروهای امنیتی در اطراف منزل فروهرها

۱۳۸۸ آبان ۳۰, شنبه

فراخوان به شرکت در تظاهرات 16 آذر

این فراخوان از سوی شماری از فعالین داخل کشور برای سایت ارسال شده است:

ملت شرافتمند ایران و /مهندسین وکارگران زحمت کش/پژشکان وپرستاران متعهد/ استادان وپرسنل غیرتمند دانشگاه ها/ معلمین وکارمندان اموزش وپرورش ودیگرادارات و سازمانها/اصنافیان وبازاریان /کسبه /دانشجویان ودانش آموزان مدارس/کشاورزان تلاشگر/نظامیان وطن پرست ونیروهای انتظامی /پاسداران راستین کشور /بدانید که محبوبیت ومقبولیت این نظام هم از داخل وهم از خارج از بین رفته، ما ملت انتظاری از جامعه روحانیت نداریم چرا که انها بیشتر از همه ما در مقابل جامعه وکشور مسئول هستند وشاهد هستیم عده زیادی از انان مهر سکوت بر لب زده ویا نسبت به خونهای ریخته شده جوانانمان بی تفاوت هستند، امروز روز ی نیست که ناظر آن باشیم فرزندانمان اللخصوص دانشجویانمان توسط دستگاه استبداد به سلاخ خانه برده شوند هر کدام از ما ملت ایران در مقابل این جنایت مسئول هستیم دانشگاه های ما به میدان نبرد جهل با خرد تبدیل شده است. عده معدودی به نام وبه بهانه دفاع از دین فرزندانمان را مورد تجاوز قرار میدهند پزشکانمان را مهندسین مان را سر به نیست میکنند به صغیر وکبیر رحم نمیکنند. وما همچنان ساکت مانده ایم بیائید یک بار برای همیشه در روز 16 اذر همه با هم همگام با دانشجویانمان بر علیه این جنایات قیام کرده وبرای تغیر این نظام خون اشام در کنار همدیگر قرار بگیریم بیندیشید وحرکت کنید فردا در مقابل تاریخ مسئول هستیم
زنده باد ازادی /دمکراسی/برابری/ وحاکمیت مردم واراده جمعی بر کشور

ببینید به چه روزی افتاده اید!

سایت نوروز: مرگ مشکوک دکتر رامین پوراندرجانی پزشک وظیفۀ بازداشتگاه کهریزک در آسایشگاه نیروی انتظامی مرکز بعید است خیال کسی را راحت کرده باشد. علی رغم مسدود و محدود شدن بسیاری از کانال های اطلاع رسانی هنوز در این زمینه نفس کش های خوبی وجود دارد که نگذارد جرمی یا جنایتی از دید مردم پنهان بماند.

فرماندۀ نیروی انتظامی مرگ این پزشک وظیفه را که خانواده، دوستان و اطرافیان او امکان خودکشی را در مورد او رد می کنند و می گویند اعتقادات و روحیه او احتمال چنین کاری را برای او منتفی می کند، خودکشی بدلیل از دست دادن روحیه اعلام کرده است. چه فرقی می کند فردی که اطلاعات مهمی داشته که می توانسته است اظهار آنها و یا شهادت در مورد آنها در دادگاه زندگی و اعتبار افراد معنونی را به خطر بیاندازد وادار به خودکشی شود و یا کشته شود.

اگر بر همان ایست قلبی که قبلاً به عنوان دلیل مرگ او ذکر شده بود پافشاری می شد شاید توجیه پذیرتر بود. البته از نظر پزشکی ذکر ایست قلبی به عنوان دلیل مرگ بی معنی است. دلیل دیگری باید به عنوان دلیل مرگ ذکر شود چرا که هر کس به هر دلیل بمیرد لاجرم دچار ایست قلبی می شود. مثل این است که بگوئیم مرگ علت مردن او بوده است!

در اطلاعیه روابط عمومی دادستانی آمده است که نتیجه بررسی های اولیه پزشکی قانونی نافی وجود مسمومیت آن مرحوم بوده و آنها منتظر نتیجه سم شناسی هستند. البته این بیان در درون خودش دارای تناقض است و نشان دهندۀ این است که همۀ حقیقت بیان نشده است. با این حال این اظهارنظر تا کنون احتمال خودکشی را ثابت یا مطرح نمی کند. تاکنون هم کسی ادعا نکرده است که مرحوم با روش های آشکار دیگری مثل زدن رگ یا حلق آویز کردن یا شلیک گلوله به مغز خودکشی کرده باشد. اگر دلیل متقنی برای خودکشی وجود نداشته باشد آن گاه احتمال وقوع قتل جدی می شود.

به هر حال از نظر افکار عمومی مرگ این پزشک وظیفه عادی نیست و احتمال وقوع قتل بسیار بالاست. پلیس، خود بخوبی می داند که در چنین شرایطی باید بررسی کرد چه کسانی نفعی در چنین مرگی داشته اند و باید به آنها مظنون شد. اگر پرونده را به یک پلیس آگاهی وظیفه شناس بدهند و به او اختیار بدهند که مانند سایر پرونده هایی که تا کنون رسیدگی کرده است این موضوع را دنبال کند ظرف مدت کوتاهی دو نفر را پس از تشریفات لازم بازداشت می کند و با بازجویی های کارشناسانه که بلد است متهم اصلی را مشخص و به دادستان محترم معرفی می کند. طبیعی ست نظر نهایی را قاضی دادگاه داده و بر اساس آن حکم صادر می کند. اما وقتی از ابتدا فرماندۀ نیروی انتظامی بر خلاف نظر ابراز شدۀ قبلی اعلام می کند که خودکشی صورت گرفته و مقام قضایی قبل از اعلام نظر رسمی پزشکی قانونی احتمال مسمومیت را رد می کند از یک پلیس آگاهی وظیفه شناس هم کاری بر نمی آید چرا که سرنوشت پزشک وظیفه جلوی چشمش است.

در غیاب یک روند رسیدگی شفاف و عادلانه افکار عمومی خود به کرسی خواهد نشست و به قضاوت وجدانی خود اکتفا خواهد کرد. به آنان که به همین دلیل، حتی پس از مرگ این پزشک وظیفه، خیالشان راحت نشده است و هنوز هم تنشان می لرزد می گوییم این راه سرانجامی ندارد. خطا را نمی توان با خطای دیگری پوشاند. ببینید به چه روزی افتاده اید. هنوز روز جزا در پیش است.

۱۳۸۸ آبان ۲۷, چهارشنبه

فیلم؛ شعار نویسی دانش آموزان مدرسه ایرانی دوحه قطر

متن صحبتهای دکتر سازگارا ( سه شنبه 26 آبان )

سلام. سه شنبه 26 آبان 1388 – 17 نوامبر2009 میلادی

امروز راجع به چهار موضوع صحبت میکنیم:

تجمع خانواده های اسرای جنبش

موضوع اول تجمع خوانواده های دستگیرشدگان سیزده ابان است در مقابل زندان اوین
که نهایتاً منجر به این شد که لیست 82 نفری ار عزیزانشون اعلام بشه و بفهمند
این خانواده ها که ایا عزیز گمشده شون در زندان اوین هست یا نه. به هر حال بحث
تجمع خmانواده های اسرای جنبش در مقاطع مختلف و در جاهای مختلف بحثی است که
قبلا هم کردیم و از اکسیون ها یا کنش های سیاسی است که با هم همه کس و همه جا
بتوانیم پشتیبانی لازم رو از اونها بکنیم.

اعتصاب کارکنان کارخانه چینی حمید

اما نکته دوم اعتراض کارکنان کارخانه چینی حمید در قم به عدم دریافت دستمزدشون
است و اعتراض بزرگ و اعتصابی که ایجاد ترافیک سنگینی هم کرده بودند کارگرها و
همون بحثی که رشد جنبش در طبقات مختلف به خصوص پیوستن جنبش سبز و همبستگیش با
جنبش کارگری از زمینه های لازمی است که برای امادگی جنبش برای برخوردهای بعدیش
و رفتن به سمت اکسیون نهایی از واجبات است. من همینجا یک سوال رو هم جواب بدم.
یکی از دوستان برای من نوشته بود که ایا این رفتن به طبقات مختلف به معنی و به
اصطلاح مارکسیش این است که ما تا به طبقات فرودست و طبقه کارگر نریم جنبش پیروز
نمیشه؟

این سوال البته جای بحث مفصل داره ولی من یک نکته رو براتون پافشاری میکنم و
اون این هست که در واقع ماهیت جنبش سبز به گونه ای است که در یک کلام میشود گفت
که خروش و به پا خاستن عقل در مقابل جهله این جنبش.

یک ملتی که با سواد شده، فهمیده، توسعه یافته، توسعه یافتگی فرهنگی، سیاسی و
اجتماعی پیدا کرده در واقع در مقابل گروه حاکم که اشاعه دهنده جهل، خرافه و
دیکتاتوری هست ایستاده بنا بر این اون نخ تسبیح اصلی، اون زنجیر اصلی که همه
نیروهای اجتماعی ما رو داره به هم نزدیک میکنه و در حرکت های بزرگ میاره بسیج
میکنه میاره به خیابون در واقع دانش و اگاهی یک ملته در مقابل جهل و کسانی که
با علوم انسانی و اصولا کل علوم و در واقع عقل مدرن سر ستیز و ناسازگاری دارند.

لذا بسیج کنندگی بزرگ ما موضوع خاص خود ایرانه، مقطع خاصی است کا با تعاریف
قدیم طبقات اجتماعی و مارکسی نمیخورد، شاید مهمترین انگیزه ای که مردم رو حرکت
میده خستگی اونها از حاکمیت جهل و جور بر کشور ماست. اما در این مسیر پیوستگی
با سایر خواست هایی که یک ملت داره، ممکن است خواست های اقتصادی باشه، خواست
های اجتماعی باشه

مثلاً فرض کنید گروه هایی مثل زنان در جامعه ما، خواست های فرهنگی باشه مثل
خواست آزادی بیان، خواست آزادی اظهار نظر و فعالیت های فرهنگی، خواست نحوه
زندگی کردن و امثالهم. انواع خواست های دیگه ای که در جامعه ما هست و هر کدوم
نزد بخشی از جامعه، گروهی از جامعه، طبقه ای از جامعه مطرح میشه پیوستگی جنبش
سبز و حمایت از جنبش سبز از این خواست ها زمینه ای است که رشد جنبش رو کمک
میکند.

ولی اون محور اصلی جنبش که به خصوص طبقات گوناگون تحصیلکرده مارو به میدون
میاره اون محور اصلی است که همه طبقات رو به هم پیوند می ده و تا کنون هم نشون
داده که بیشترین قدرت رو در بسیج کردن مردم داشته. بنا بر این، این بحث هایی که
می کنیم برای رشد جنبش و رفتن جنبش بین کارگرها، معلمین، کارمندان، تکنوکرات
های شهری و امثالهم و روستائیان و کشاورزان و غیره اینها همه کمک کننده به
جنبشه اما مکانیسم وحرکت جنبش با تعاریف کلاسیک مارکسیستی یا سایر تئوریها خیلی
تطابق نداره.

کهریزک و دکتر رامین اندرجانی

اما نکته سومی که می خواستم بگم این است که ماجرای اقای دکتر رامین پور
اندرجانی که البته اسم ایشون امروز در خبرها عوض شده است به پور ارزجانی و کشته
شدن یا مرگ مشکوک این دکتر 26 ساله که دوره سربازیشو میگذرانده و اینکه دادستان
هم اومده به میدان و دستور رسیدگی داده، اجازه کالبدشکافی از جسد این جوان
ندادند و این حرفهایی که او حاضر به همکاری نبوده و اطلاعات خیلی زیادی داشته
از جنایتهایی که در کهریزک اتفاق افتاده مجددا ماجرای کهریزک رو مطرح کرده.
ماجرایی که امثال اقای رادان کسی که دستش در جنایت های کهریزک بوده به همراه
دیگران باعث شده که بیایند و فقط از ایشان مثلا التزام اخلاقی بگیرند و دیگرانی
که معلوم نیست که چه کسانی دستگیرشدند وچندی پیش داشتیم در اخبار که حتی به
دستور پسر اقای خامنه ای مجتبی ازاد شدند این بازداشت شدگان کهریزک ولی بعد
دوباره باعث کشمکشی در بیت رهبری شده و دوباره بعضی از اونها دستگیر شدند و
ادمهایی مثلا آقای مرتضوی که مقصرین اصلی هستند، دادستان بدنام وقت تهران که
حالا از جلوی چشم کنارش بردند در حالیکه او از کسانی است که اگر هر محاکمه ای
بخواهد از عاملین کهریزک باشه او باید دستگیر و محاکمه بشه این ماجرای کهریزک
رو دوباره مطرح کرده و جنابتهایی رو که در چند ماه کذشته در حق مردم ایران و
کسانی که اعتراض کردن صورت گرفته.

من یک ایمیلی هم قبلا گفتم از مشهد داشتم که در زندان مشهد هم یکی از بچه ها
نوشته بود برخوردها و رفتارهایی شده که کم از کهریزک تهران نبوده بنابر این
مطرح کردن انچه که جنایتکارها میکنند و فشار اوردن روی این افشاگری این مسائل
اگرچه شجاعتی میخواهد که قابل تقدیره اگر هر کسی برخورد کرده و گذارش به این
زندان ها افتاده ولی از واجبات جنبشه چرا که کمک میکنه تا جلوگیری بشه از همین
برخوردها با دیگران بنابراین فشار روی کهریزک کماکان باید ادامه پیدا بکنه و
سایر زندانها و سایر جنایتهلیی که سایر کودتاچیان کردن برای اینکه این به
پیشبرد جنبش کمک میکنه و جلوگیری میکند از برخوردها.

تظاهرات بچه های کرد در دانشگاه تهران

اما نکته اخری که میخواستم بگم تظاهرات بچه های کرد دانشگاه تهرانه در اعتراض
به اعدام فتاحیانه در کردستان که چند ثانیه ای از اونو نگاه کنید...نکته جالب
در مورد این تظاهرات این بچه ها این است که بخشی از تظاهراتشونو به زبون کردی
شعار دادند که به نظر من بسیار کار خوبیست برای اینکه ما افتخارمون در ایران
این است که کشوری هستیم کثیر المله، کثیرالقوم با زبان های متفاوت، ادیان مختلف
و در یک تکثر فرهنگی و اجتماعی و قومی در کنار همدیگه قرنها زندگی کرده ایم و
افتخار همه ما ایرانیهاست که زبانهای مختلف و فرهنگهای مختلف در کنار همدیگه
میتوانند زندگی کنند و وظیفه هممون اینه که اونارو حفظ بکنیم. بنابراین تجمع و
اعتراض و شعارهای بچه های کرد دانشگاه به زبان خودشون به نظر من موضوعی است که
غیر از اینکه به طور عمومی باید از خواست اونها پشتیبانی کرد و حمایت کرد
مبارزه ای رو که دارند و اعتراضی رو که کردند به اعدام در استان خودشون این
نکته شون هم به نظر من نکته خوبیست که باید مورد حمایت همه ماها و دیگران قرار
بگیرد.

همین جا این را هم بگویم که بچه های کردستان این رو هم برای من نوشته بودند که
از بعد از این اعدام اخیر و دور جدید خشونت که در کردستان شروع شده جو استان و
کل مناطق کردنشین بسیار مساعدتره و این تصمیم که با خواست های استان در همراهی
با جنبش ملی مثل جنبش سبز قابل دست یافتنه. این عزم در استان قویتر و شدیدتر
شده و برنامه ریزی برای 16 اذر و حوادث بعدی دارند که من از همین جا خواهش می
کنم که به دلیل خشونتی که حکومت داره احتیاطات لازم رو بیشتر بچه ها بکنند.
توضیحات بیشتر راجع به 16 اذر را می گذارم برای روزهای اینده.

تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید

به امید پیروزی ایران و ایرانی

۱۳۸۸ آبان ۲۶, سه‌شنبه

فیلم؛ فرار مزدوران رژیم از برابر مردم 13 آبان

پرده برداری از مجسمه ی خانم احمدی نژاد

ـ پرده برداری از مجسمه ی خانم احمدی نژاد
ـ زن که زدن ندارد!
ـ وقتی صبر هيلری هم تمام می شود

حضور خانم اعظم فرهی در اجلاس سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) در رم سر و صدای گسترده ای، بيشتر در بين مردمان ايرانی در سراسر جهان و در سرزمين خودمان بوجود آورده است.

تا قبل از انتخابات رياست جمهوری اخير، هيچ يک از ايرانی ها (البته جز زنان خانواده های نزديک به آقای احمدی نژاد) نه تنها با نام خانم اعظم فرهی آشنا نبود بلکه حتی زنی به نام خانم احمدی نژاد را هم نمی شناخت. در جريان انتخابات، و به دنبال حضور خانم رهنورد در کنار آقای موسوی، و مطرح شدن عنوانی به نام «همسر نامزد رياست جمهوری ايران» (به تقليد از «بانوی اول» آمريکا)، بخش تبليغات انتخاباتی احمدی نژاد به تکاپو افتاد تا «همسر نامزد رياست جمهوری» ديگری را هم رو کند و، به اين ترتيب، مردمان برای اولين بار با تصويری آشنا شدند که گفته می شد از آن «خانم احمدی نژاد» است؛ تصوير چيزی يا کسی به سان مجسمه ای قبل از پرده برداری، سراپا در پارچه ای سياه با يک سوراخ کوچک که يک نوک بينی از آن هويدا بود.

اما به نظر می آيد که آقای احمدی نژاد ـ که در تمام اين چندين ماهه ی پس از انتخابات هنوز از رقابت با آقای موسوی باز نايستاده است و همين طور اعمال و رفتار ايشان را تقليد می کند ـ احساس کرده است که بايد کاری کند تا روزنامه های غربی به همسر ايشان هم بگويند «فرست ليدی». به خصوص که اين کار در مقابل «خارجی ها» به درد آينده ای می خورد که قرار است ايشان اداره ی امور جهان را در دست بگيرند. به اين ترتيب، ايشان و البته کل نظام تصميم می گيرند که از همسر ايشان پرده برداری کنند؛ آن هم در رم و در يک اجلاس جهانی، و با يک سخنرانی تکان دهنده!

بگذريم که، درست به سان همه ی کارهای آقای احمدی نژاد که مردم را يا خشمگين می کند و يا به تمسخر وا می دارد، حضور همسر ايشان در شهر رم نيز همين ويژگی را داشته است. به راستی هم که نديده گرفتن هزاران هزار کودک گرسنه ای که در همين زمستان در خيابان های ايران در کارتن ها می خوابند، و هزارها هزار زنی که به خاطر لقمه ای نان و يا سير کردن شکم بچه هاشان تن فروشی می کنند، و هزاران هزار معلم و کارگری که حتی دستمزد غيرعادلانه خود را نيز دريافت نمی کنند و، مرفه و خوشبخت خواندن آن ها از يک سو، و دل سوزاندن برای مردمان فلسطينی ساکن غزه ـ که همسر ايشان به جای نان و مواد غذايي برايشان اسلحه و موشک می فرستد ـ نمی تواند در هر انسان عاقل و بالغی اثری مثبت بگذارد. و چنين است که می بينيم تقريباً صدای اعتراض های خشم آلود و يا استهزا آميز از هر گوشه ای نسبت به اين خانم بلند شده است. من در نوشته ها و از زبان های زيادی شنيده ام که: «احمدی نژاد کم بود زنش هم برای مزخرف گفتن به او اضافه شده است».

در عين حال، نمی دانم که چند نفر دلشان برای اين زن سوخته است. ولی من يکی از آنهايي هستم که به راستی دلم برای اين خانم می سوزد. تبليغات حکومتی ايران می خواهد به مردم جهان تفهيم کند که ايشان «نمونه ی زن ايرانی است» و به خصوص اينکه رسانه هايي چون خبرگزاری زنان دولتی عنوان «فرست ليدی» را به جای کلمه ی ساده ی فارسی «همسر رييس جمهور اسلامی» يا «بانوی اول جمهوری اسلامی» برای ايشان به کار می برند. و همه اين ها کاملاً نشاندهنده ی اين واقعيت است که زنان ما چقدر مورد سوء استفاده ی، «ابزاری» قرار می گيرند. يعنی کاملا مشهود است که اين خانم، نه به خواست خود، که به خواستی از بالا بر او تحميل شده (چه از سوی پدر و شوهر و چه از سوی نظام موجود در سرزمين ما) همه ی عمرش فقط اجازه داشته زير پرده سياه مخفی باشد و حتی صدايش را هم نامحرم نشنود و حالا ناگهان از پرده برون شده است. بگذريم که فعلاً رفع حجاب ايشان در حد بيرون نهادن چشم و ابرو و دماغ و دهان، و صدای سخن گفتن است. ولی در کار استفاده ی ابزاری می شود خيلی بيش از اين ها هم پيش رفت. در حال حاضر، همان کسانی که او را در پرده کرده بودند حالا پرده را اندکی کنار زده اند. و اين کار نه به خاطر اين انجام شده که باور کرده اند زن هم انسان است و قابليت زندگی کردنی طبيعی و آزاد و سخن گفتن را دارد بلکه به اين دليل که منافع نظام خود را در خطر می بيينند؛ منافعی که به خاطرش می شود دزدی کرد، دروغ گفت، جنايت کرد، شکنجه و اعدام کرد، و حالا حتماً می شود از چهره ی هر زنی که لازم باشد هم پرده برداری کرد؛ حتی اگر اين چهره از آن همسر خود آيت الله خامنه ای باشد؛ همسر احمدی نژاد که چون خودش جزو دم دستی ها است.

حاکمان امروز از شاه بي رحم ترند

رهبران مبارز مخالف دولت را متهم کردند که از حکومت شاه بي رحم ترند در عین
حال مقامات ایران اعلام کردند که سرکوب هاي اینترنتي جدیدي در راه است

گزارش بوستون گلاب از وضعیت منقدان حکومت در ایران- روز

رهبران مبارز مخالف دولت را متهم کردند که از حکومت شاه بي رحم ترند در عین حال مقامات ایران اعلام کردند که سرکوب هاي اینترنتي جدیدي در راه است تا جنبش اصلاحات یکي از ابزار هاي تبلیغات زنده اش را از دست بدهد.

دو چهره اصلاح طلب مطرح گفتند که نیروي انتظامي براي مقابله از تظاهرات ضد دولتي که هفته گذشته در جریان سي امین سالگرد حمله به سفارت آمریکا صورت گرفت، از نیروهاي ویژه استفاده کردند.

میرحسین موسوي و مهدي کروبي، که جنبش اعتراضي نسبت به انتخاب مجدد محمود احمدي نژاد در انتخابات ماه ژوئن از باطوم استفاده کردند و حتي به سر زنان باطوم زده اند. آنهااین اقدام را اقدامي زشت توصیف کردند که حتي در دوران محمدرضا شاه پهلوي که با انقلاب اسلامي سال 1979 سرنگون شد، چنین رفتاري با مردم صورت نگرفته بود.

در بسیاري از وبسایت هاي مخالف دولت از قول مهدي کروبي نوشته شده است:« من نمي فهمم این چه رفتاري است که با مردم مي کنند. من پانزده سال با حکومت پهلوي مبارزه کردم اما چنین سرکوب هایي ندیدم».

این اظهارات اینترنتي تکیه گاه اصلي جنبش مخالفان است که با وجود سرکوب هاي وحشیانه، تلاش مي کند در اعتراض به نتیجه انتخابات ماه ژوئن به خیابان بیاید وزنده بماند. موسوي و حامیانش معتقدند که او پیروز واقعي انتخابات است اما احمدي نژاد با تقلب خود را برنده انتخابات معرفي کرده است.

مقامات ایران در تلاش آشکارشان براي خاموش کردن مخالفان، اعلام کردند که پلیس اینترنتي براي شناسایي افراديکه در سایت هاي سیاسي اقدام به نشر اکاذیب مي کنند، تشکیل شده است.

اکثر وبسایت هاي مخالفان در حال حاضر فیلتر شده اند اما فعالان ایراني به محص فیلتر شدن سایتي، سایت جدیدي را ایجاد مي کنند.

دوزاده واحد نیروي انتظامي به بازجویان گزارش مي دهند. سرهنگ مهرداد امیدي، رئیس واحد مبارزه با جرائم اینترنتي گفت که آنها در کساني را که اقدام به "توهین و نشر اکاذیب" مي کنند، تحت تعقیب قرار مي دهند، این عبارتي است که بسیاري از فعالان مخالف به آن متهم شده اند.

روزنامه نگار اصلاح طلب، اکبر منتجبي، این اقدام را آخرین دور سختگیري ها درمورد رسانه ها در کشور توصیف کرد و گفت:« مقامات مي دانند که اینترنت یکي از محدود راه هایي براي مخالفان است تا صدایشان را به گوش جهان برسانند. آنها مي خواهند صداي مخالفان را خاموش کنند.

ایران همچنین روز یکشنبه با محکوم کردن یک فعال دانشجویي به هشت سال زندان یکي دیگر از ابزار کلیدي اش براي مقابله با مخالفان را استفاده کرد. بیش از صد فعال سیاسي که برخي از آنان اصلاح طلبان کهنه کار هستند از ماه اوت در دادگاه حاضر شده اند و به اتهام شرکت در تظاهرات و تلاش براي براندازي حکومت اسلامي کشور، محاکمه شده اند.

موسوي روز شنبه گفت که سرکوب مردم در خیابان و در رسانه ها مانع از این نمي شود که مردم دست از خواسته هاي مدني و آزادي هاي سیاسي و دموکراسي خواهي بردارند.

موسوي گفت:« ما خواستار آزادي زنداني هاي سیاسي هستیم. ما بدنبال تضمین براي برگزاري انتخابات سالم هستیم. ما خواسستار آزادي مطبوعات و آزادي بیان هستیم. اسلام دیني منطقي است نه دیني که قلم ها را بشکند و روزنامه ها را فله اي تعطیل کند».

موسوي و کروبي در گفته هایشان دست به روي نقاط حساس گذاشتند و حکومت ایران را با حکومت شاه مقایسه کردند.

رهبران ایران اسلامي، بارها حکومت شاه را که از سوي آمریکا حمایت مي شد، بعنوان حکومتي دیکتاتور و بي رحم تقبیح کردند.حکومت شاه چند بار به روي تظاهر کنندگان آتش گشود و بسیاري از زندانیان سیاسي گفته اند که در دوران شاه در زندان تحت شکنجه شدید بوده اند.

حالا، فعالان سیاسي مي گویند که برخورد حکومت با زندانیان شدیدتر است. کروبي گفته است که به او اطلاع داده اند که معترضان ، چه زن و چه مرد، توسط زندانبانان خود بیرحمانه مورد تجاوز قرار گرفته اند و از لحاظ روحي و جسمي آسیب دیده اند.

مخالفان مي گویند که دستکم 72 نفر در جریان اعتراض هاي بعد از انتخابات کشته شده اند. دولت تعداد قطعي کشته شدگان را 30 نفر اعلام کرده است.

سختگیري هاي رسانه اي باعث شده است که خبرنگاران از صحنه تظاهرات خیاباني دور شوند و دستگیري دست جمعي رهبران مخالف دولت جنبش را با کمبود رهبران بلقوه اش مواجه کرده است.

با این حال حضور مخالفان در اینترنت و فرستادن دقیقه به دقیقه تصاویر و منتشر کردن آن بر روي سایت هایي چون توییتر و فیس بوک، دیگران را در جریان سرکوب هاي بعد از انتخابات قرار داده است.

سردار محمد علي جعفري رئیس سپاه پاسدارن که نیروي تحت فرماندهي اش بزرگترین ابزار سرکوب اعتراضات گسترده بودند، روز یکشنبه گفت که رهبر انقلاب ایران، آیت الله علي خامنه اي از سپاه به دلیل "پایان دادن به آشوب ها" تقدیر کرده است.

به گفته سایت مخالف دولت موج کمپ، عبدالله مومني، فعال دانشجویي به جرم اقدام علیه امنیت ملي و شرکت در تظاهرات به هشت سال زندان محکوم شده است.

این وبسیات به نقل از همسر مومني، فاطمه آدینه وند نوشت که این حکم نا عادلانه است و حضور مومني را در تظاهرات خیاباني تکذیب کرد.

مومني سخنگوي تشکل دانشجویي به اسم دفتر تحکیم وحدت بود. او در روز 21 ژوئن در ستاد تبلیغاتي کروبي که در انتخابات ریاست جمهوري شرکت کرده بود، دستگیر شد.

فیلم؛ دانشجویان کرد: این آخرین پیامه کردستان آماده قیامه

فیلم؛ شعارنویسی: خامنه ای جلاد مرگت فرا رسيده

۱۳۸۸ آبان ۲۵, دوشنبه

علت مرگ پزشک کهریزک: شهادت علیه مجرمان اصلی

در حالی‌که کمتر از یک هفته از مرگ مشکوک دکتر رامین پوراندرجانی، پزشک وظیفه بازداشتگاه کهریزک می‌گذرد، سوالات و ابهامات جدی در مورد علت مرگ وی همچنان بی‌پاسخ باقی مانده است. به گزارش موج سبز آزادی، مرحوم رامین پوراندرجاني پیش از مرگش در جلسه كميته ويژه مجلس جزئيات مرگ شهيد روح الاميني و جنايات كهريزك را فاش كرده بود و به همین دلیل زنده ماندن پزشک وظیفه کهریزک به معنای فاش شدن نام بسیاری از عاملان جنایت‌های مخوف بازداشتگاه کهریزک بود. دوستان و خانواده مرحوم رامین پوراندرجانی، پزشک وظیفه زندان کهریزک می‌گویند: رامین در جلسه‌ای با حضور اعضای کمیته ویژه رسیدگی به وضعیت آسیب‌دیدگان حوادث پس از انتخابات و برخی از نمایندگان کمیسیون امنیت مجلس، جزئیات جنایات کهریزک و شهادت محسن روح الامینی را فاش کرده بود و پس از آن نیز به شدت نسبت به امنیت جانی خود نگران بود.

بر اساس اخبار دریافتی خبرنگار موج سبز آزادی از منابع آگاه و موثق در مجلس هشتم و خانواده و دوستان مرحوم رامین پوراندرجانی، نمایندگان مجلس در کمیته ویژه بررسی حوادث پس از انتخابات هنگامی که از رامین پوراندرجانی در مورد نحوه شهادت محسن روح الامینی سئوال می‌کنند، با پاسخ‌های تکان‌دهنده وی مواجه می‌شوند. پزشک وظیفه درگذشته کهریزک در آن دیدار، محل شهادت محسن روح‌الامینی را بازداشتگاه کهریزک و علت شهادت او را بر اثر شکنجه در زندان عنوان می‌کند و می‌گوید: «محسن را با وضعیت اسف‌باری بعد از شکنجه‌های جسمی شدید دو روز قبل از مرگش نزد من آورده بودند. حال جسمی او بسیار وخیم بود و امکانات پزشکی من هم بسیار محدود، ولی آنچه توانستم برای نجات وی کردم. در همان زمان بود که از سوی مسوولان کهریزک تهدید شدم که در صورت توضیح علت جراحت‌های وارده بر مجروحان کهریزک از ادامه زندگی باز خواهم ماند».

این شهادت مرحوم پوراندرجانی در حضور اعضای کمیته ویژه مجلس در حالی عنوان شده بود که مسئولان نیروی انتظامی به دروغ به کمیته ویژه مجلس گفته بودند که پزشک بازداشتگاه کهریزک، ابتلای روح الامینی به مننژیت را تایید کرده است.

مسئولان نیروی انتظامی بعد از بازدید از کهریزک و قبل از ارائه گزارش خود از این بازداشتگاه به مجلس از این پزشک وظیفه کهریزک خواسته بودند که دلیل شهادت محسن روح الامینی را ابتلا به مننژیت عنوان کند. اما لازم به توضیح است که رامین پوراندرجانی حاضر به انجام این کار نشد و به بازگویی وقایع ناگوار بازداشتگاه کهریزک برای نمایندگان پرداخت. بخشی از گفته‌های شهید پوراندرجانی که در بالا ذکر شد، یکی از مهم‌ترین بخش‌های گزارش قرائت نشده کمیته ویژه مجلس هم هست که با فشار مسئولان نیروی انتظامی و قضائی و افرادی چون احمدی‌مقدم، مرتضوی و رادان تاکنون اجازه انتشار پیدا نکرده است و با مرگ مشکوک این پزشک، بر احتمال سانسور و حذف آن بخش از اظهارات او از گزارش اصلی افزوده می‌شود. دلیلی که می‌تواند انگیزه کافی برای به قتل رساندن وی را نیز فراهم کند.

تارنمای نوروز در خبری که از مرگ مشکوک پزشک وظیفه کهریزک منتشر کرد، خبر بازداشت وی توسط نیروی انتظامی قبل از مرگش را نیز آورده بود. گفتنی است مرحوم رامین پوراندرجانی بعد از بازداشت توسط نیروی انتظامی، بارها به دوستان نزدیک خود گفته بود که احتمال قتل وی به علت اطلاع از جنایت‌های کهریزک وجود دارد. او همچنین گفته بود که برای شهادت دروغ در مورد آنچه در کهریزک رخ داده است تحت فشار است اما بنابر اظهارات خانواده این مرحوم، او قصد داشت در دادگاه بر علیه مجرمان کهریزک شهادت دهد. او این نکته را به دوستان و خانواده خود گفته بود و به همین دلیل هم نسبت به جان خود بیمناک بود.

این پزشک وظیفه، با تمام بیمناکی از جان خود به خاطر تهدیدهای صورت‌گرفته، در روز سه‌شنبه در استراحت‌گاه خود در ساختمان بهداری نیروی انتظامی فوت می‌کند و دلیل مرگ وی سکته قلبی تشخیص داده می‌شود. پزشکی قانونی معمولا در مواردی که علت مرگ سکته قلبی تشخیص داده می‌شود، در صورت درخواست خانواده مرحوم، دستور کالبدشکافی را صادر می‌کند. اما این حق از خانواده مرحوم پوراندرجانی به دلایل نامعلوم سلب می‌شود. بر خلاف عرف معمول خاکسپاری که معمولا تغسیل و تکفین در محل دفن (تبریز) صورت می‌گیرد، مراحل تغسیل و تکفین مرحوم پوراندرجانی در تهران انجام می‌شود و سپس جنازه تحت تدابیر شدید امنیتی برای دفن به تبریز منتقل می‌شود. شست و شو، غسل و کفن کردن جسد این پزشک وظیفه در تهران و دفن وی در تبریز تحت شرایط شدید امنیتی و همچنین عدم اجازه به خانواده‌اش برای کالبد شکافی جسد، از جمله موارد ابهام برانگیز این پرونده است که نیروی انتظامی و مقامات قضایی تاکنون دلایل قابل قبولی برای آن ارائه نداده‌اند.

با توجه به شواهد فوق و واقف بودن به این امر که از دولت و قوه قضائیه مبنی بر آشکارکردن آنچه که در کهریزک بر جوانان بی‌گناه کشورمان آمده است، نمایندگان مجلس، به ویژه اعضای کمیسیون امنیت ملی و اعضای کمیته ویژه هستند که باید پاسخگوی موارد ابهام این پرونده باشند.

از این رو نمایندگانی که مسوولیت رسیدگی به تخلفات کهریزک را دارند و به خصوص آقایان علی لاریجانی، رئیس مجلس و بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی باید پاسخ دهند که:

۱- تاخير طولاني در قرائت گزارش كميته ويژه و عدم برگزاري دادگاه متهمان كهريزك ، به چه علت و با فشار چه اشخاص و نهادهايي بوده است و ارتباط مرگ مرموز شهید پوراندرجاني با اين تاخيرها و خصوصا متن قرائت نشده گزارش كميته ويژه مجلس چيست؟

۲- با توجه به حضور و شهادت دادن مرحوم پوراندرجاني در جلسه كميسيون امنيت و كميته ويژه و با توجه به اينكه بارها اين مرحوم قبل از مرگ نسبت به عدم امنيت جاني خود هشدار داده بود، چرا از وي محافظت نشد و او همچنان در اختيار نيروي انتظامي كه مقامات عالي آن از متهمان اصلي پرونده جنايات كهريزك هستند، قرار داشت تا شب هنگام، در سن 26 سالگي و در خواب سكته داده شود؟

۳- در حالي كه خانواده اين مرحوم ساكن تبريز هستند و او نیز در نهایت در تبريز دفن شده است، علت برگزاري مراسم تغسیل و تکفین در تهران چه بوده است؟

۴- علت مخالفت مقامات امنيتي با كالبدشكافي جنازه اين مرحوم توسط پزشكان مستقل و حتي پزشكي قانوني که از حقوق مسلم خانواده متوفی بوده است چيست؟

۵- اگر شهيد پوراندرجاني به مرگ طبيعي فوت شده است چرا و به چه دليل مراسم ترحيم وي با حضور نيروهاي امنيتي و در شرايطي غيرعادي برگزار شده است به طوری‌که حتی دوستان نزدیک متوفی هم جرات حضور در مراسم تدفین را پیدا نکرده‌اند؟

۶- ارتباط مرگ مشكوك مرحوم دكتر رامين پوراندرجانی با متهمان اصلي جنايات شكنجه‌گاه كهريزك و به طور مشخص احمدي مقدم فرمانده نيروي انتظامي، رادان جانشين فرمانده اين نيرو و مسئول بازداشتگاه كهريزك و سعید مرتضوي دادستان وقت تهران كه متهمان با دستور وي و معاونانش قاضي حداد و قاضي حيدري فر به كهريزك منتقل شده اند ،چيست؟

۷- آيا شباهت عجيب نحوه اعلام شدن مرگ اين جوان۲۶ ساله يعني ايست قلبي در هنگام خواب با قتل‌هاي سياسي در سال‌هاي گذشته، سوال برانگيز نيست؟

در انتهاي اين گزارش لازم است اين هشدار به مسئولان قضايي داده شود كه جان تعدادي ديگر از سربازان وظيفه حاضر در زندان كهريزك كه از شاهدان عيني جنايات بوده‌اند و خصوصا يكي از اين سربازها كه پس از مشاهده عيني جنايات از حضور در كهريزك امتناع و از سربازي فرار كرده، در خطر جدی است و ممكن است هر كدام از اين افراد نيز به سرنوشت دكتر رامين پوراندرجاني مرحوم دچار شوند، هنگام خواب سکته داده شوند و يا همانند تهديدهاي متعدد زندانيان سياسي که بارها از زبان سعید مرتضوي تکرار شده است، در یک تصادف ساختگي کشته شوند.

این سخن قاضی مرتضوی را بسیاری از فعالان سیاسی خوب به یاد می‌آورند که همواره می‌گوید: آمار تصادفات رانندگی در ایران بالاست و خانواده شما هم می‌تواند یکی از این جان باختگان حوادث رانندگی باشد!

فیلم؛ درگیری دانشجویان با مزدوران بسیجی دانشگاه خواجه نصیر

فیلم؛ تجمع دانشجویان دانشگاه آزاد نجف آباد 24 آبان

۱۳۸۸ آبان ۲۲, جمعه

شعری کوچک تقدیم به مردم سبز ایران

سبز سبزم ریشه دارم
ریشه ای دیرینه دارم
من در سرزمین آریا ، هم
می نویسم روی خاک ، هم
عشق ، آزادی ، بها دارد
رنگ من عشق است ورنگ عشق سبز است
اما ، سبز بودن هم بها دارد

۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبه

۱۳۸۸ آبان ۱۵, جمعه

لطفا در نظر سنجی این وبلاگ شرکت نمایید

با توجه به نظر آقای موسوی که می گوید جمهوری اسلامی ،نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد، حال نظر شما چیست ?

لطفا در رای گیری سمت راست صفحه شرکت کنید

۱۳۸۸ آبان ۱۳, چهارشنبه

16 آذر روز دانشجو ، آخرین روز رژیم( از همین الان برای نابودی دولت کودتا برنامه ریزی کنیم )

دوستان عزیز امروز در سراسر ایران تظاهرات گسترده ای بر علیه دولت کودتا صورت گرفت که در این مهم مردم استقامت خود را نشان دادند . باید بلایی به سر دولت کودتا بیاریم که نتواند هیچ مراسمی را اجرا کند ما بزودی زود مراسم 16 آذر ، روز دانشجو را در پیش داریم و کلی مراسم دیگر ، بیایید از همین الان برنامه ریزی دقیقی برای مقابله با این رژیم متجاوز پایه ریزی کنیم

درگیری شدید در شیراز

طی خبر های رسیده روبروی خوابگاه ارم شیراز درگیری شدیدی بین مردم و نیروهای ویژه می باشد। لطفا به کمک مردم بشتایبد و در خانه نمانید

۱۳۸۸ آبان ۱۲, سه‌شنبه

تجمع سبزها در شیراز

شیراز فلکه دانشجو بسیار شلوغ هست و مردم هم اونجا جمع شدند هر کس میتونه بیاد بسمت فلکه دانشجو

پخش اعلامیه در آستانه سیزده آبان در شیراز

عکس اول
عکس دوم


۱۳۸۸ آبان ۱۱, دوشنبه

مسیرهای راهپیمایی سبزها ، 13 آبان در شیراز

در شيراز راهپيمايي از دو مسير سه راه پيروزي به سمت حرم مطهر شاهچراغ(ع) و ميدان شاهزاده قاسم به سمت حرم مطهر راس ساعت 9 صبح برگزار مي شود و از کلیه مردم حامی جنبش سبز برای شرکت در این راهپیمایی دعوت به عمل می آید