۱۳۸۸ اسفند ۵, چهارشنبه

دانلود ویدئوی کامل حمله به کوی دانشگاه (18 دقیقه)

فیلم کامل 18 دقیقه ای حمله به کوی دانشگاه

سید حمید روحانی خواستار قتل عام مخالفان شد

سید حمید روحانی خواستار قتل عام مخالفان و فعالان سیاسی جنبش سبز شد.
سید حمید روحانی که از وی به عنوان مورخ یاد می شود، با اشاره به کشتار سال 67 در زندان های جمهوری اسلامی، خواستار تکرار این اقدام در شرایط فعلی شد. وی که با نشریه دانشجویی "سپیدار" ارگان بسیج دانشجویی دانشگاه تهران گفتگو کرده است، گفت: جریان سال 67 اینگونه بود که منافقینی که در زندان بودند تاکتیکی اعلام توبه کردند. پس از پذیرفتن آتش‌بس که منافقین به ایران حمله کردند این ها هم در زندان آشوب کردند و شروع کردند به آتش زدن زندان و اینکه آن‌ها که می‌رسند به تهران، کار را یکسره کنند! امام هم فرمود آنهایی که بر سر (موضع) هستند مهدورالدمند و باید محاکمه و مجازات شوند و آن اعدام‌ها توانست چشم فتنه را در بیاورد و ریشه آن جریان را بخشکاند. من فکر می‌کنم در فتنه اخیر هم اگر یک چنین برخورد قاطع جدی و انقلابی انجام نشود، این مشکل ادامه دار می‌شود.


۱۳۸۸ اسفند ۳, دوشنبه

سربازان گمنام امام زمان در يک عمليات مهم عبدالمالک ريگي را بازداشت کردند!

رسانه های حکومتی ادعا می کنند که عبدالمالک ريگی رهبر یک گروه سنی مسلح مخالف رژیم دستگير شده است. روابط عمومي وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی اعلام کرده سربازان گمنام امام زمان در يک عمليات مهم عبدالمالک ريگي را بازداشت کردند. جزئیات بیشتری در این باره هنوز منتشر نشده است.

حمله وحشیانه به کوی دانشگاه در 25 خرداد 1388

دانلود فیلم حمله وحشیانه به کوی دانشگاه در 25 خرداد 1388




۱۳۸۸ اسفند ۲, یکشنبه

افتخارات دولت احمدی نژاد : سقوط دو میلیون ایرانی به زیر خط‌ فقر

در هفته‌های اخیر با جدی شدن بحث پرداخت نقدی یارانه‌ها و تورم ناشی از آن، کارشناسان حوزه‌های مختلف در مورد سقوط افراد بیشتری به زیر خط فقر هشدار داده‌اند البته پایین بودن سرانه درمان در بودجه فعلی هم مزید بر علت شده تا نایب رئیس انجمن پزشکان عمومی از بودجه ضعیف بخش سلامت کشور، انتقاد کند و بگوید: «با توجه به شرایط تورمی و اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها، حداقل دو میلیون ایرانی با روند کنونی هزینه‌های درمانی به زیر خط فقر می‌روند

دکتر مسعود مسلمی‌فرد در تشریح بودجه سال آینده بخش سلامت کشور گفته است: «متاسفانه بودجه ضعیف بخش سلامت با شعارهای دولت همخوانی ندارد و نمی‌توان با این اعتبارات، امراض و بیماری‌ها را از بین برد.مسلمی‌فرد که با مهر گفت‌و‌گو کرده است، تاکید می‌کند: «هر سال این مباحث از سوی کارشناسان حوزه سلامت مطرح و بازگو می‌شود اما متاسفانه دولتمردان و تصمیم‌گیران، موضوع سلامت را جدی نمی‌گیرند.»

پیش از این نیز دکتر علی‌اکبر کائیدی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس هم با اسفبار خواندن وضعیت نظام سلامت کشور و نارضایتی مردم از ادامه شرایط موجود، گفته بود که با این وضعیت که حاصل بی‌برنامگی در این بخش است به جایی نمی‌رسیم.

اما نایب رئیس انجمن پزشکان عمومی معتقد است: «با اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها و بالا رفتن هزینه‌های جاری به‌طور قطع باعث خواهد شد که مردم در بخش سلامت کمتر هزینه کنند.»

بودجه بخش سلامت در سال آینده حدود نیم تا یک درصد افزایش دارد اما مسلمی‌فرد می‌گوید: «متاسفانه این افزایش با توجه به تامین هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان از کسری هزار و ۹۰۰ میلیارد تومانی وزارت بهداشت که مربوط به امسال است، محاسبه کرده‌اند که غلط است.»

بسیاری از کارشناسان معتقدند که با اجرای قانون هدفمندکردن یارانه‌ها نظام سلامت کشور دچار آسیب خواهد شد و باید منتظر تشدید آسیب‌های اجتماعی در کشور باشیم. مسلمی‌فرد به وضعیت بد بیمارستان‌های دولتی در سال آینده اشاره کرد و ادامه داد: «سطح کیفی خدمات در مراکز درمانی پایین آمده است اما کسی پیگیر این مشکل نیست.»

پیش از این نیز، دکتر حسن حسنی بافرانی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با عنوان این مطلب که قانون هدفمند کردن یارانه‌ها همه حوزه‌ها را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و بخش سلامت نیز مستثنا از این قاعده نیست، گفته است: «قطعا آثار منفی این برنامه به مراتب شدیدتر از نکات مثبت آن در بخش درمان کشور خواهد بود و دهک‌های پایین جامعه را با مشکلات عدیده‌ای مواجه خواهد کرد.»

مسلمی فرد، نایب رئیس انجمن پزشکان عمومی با اشاره به سخنان رئیس‌جمهور در مورد جایگاه ایران در دنیا گفته است: «آقای احمدی‌نژاد عنوان داشته‌اند که رتبه هفدهم را داریم اما سوال این است که جایگاه ایران در بخش سلامت کجاست. اگر در جهان هفدهم هستیم، باید در بخش سلامت هم هفدهم باشیم اما در حال حاضر رتبه ایران در دنیا بالای ۹۰ است. یعنی اینکه از سهم درآمد ناخالص داخلی کشور، بخش بسیار جزئی را برای سلامت مردم هزینه می‌کنیم که این وضعیت باعث ماندگاری بیماری در کشور می‌شود.»

در حال حاضر ۶۰ درصد هزینه‌های درمانی از جیب مردم پرداخت می‌شود که این موضوع مغایر با قانون برنامه چهارم توسه کشور است چراکه مطابق برنامه چهارم توسعه باید ۷۰درصد از هزینه‌های درمانی را بیمه‌ها و دولت بپردازند، در حالی که آمارها خلاف این موضوع را نشان می‌دهد.

نایب رئیس انجمن پزشکان عمومی با اینکه در گذشته سالانه ۱٫۵ میلیون نفر در کشور با هزینه‌های درمانی به زیر خط فقر سقوط می‌کردند، گفت: «قطعا این آمار با توجه به شرایط تورمی و اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها، حداقل به دو میلیون نفر افزایش خواهد یافت.»

چنانکه نماینده سابق کارفرمایان در سازمان جهانی کار به تازگی اعلام کرده است که حذف یارانه‌ها، خط فقر را به بیش از یک میلیون تومان و نرخ تورم را نیز به ۴۰ درصد افزایش خواهد داد.


۱۳۸۸ اسفند ۱, شنبه

دولت متقلب ، تقلب را گسترش داد

شبکه جنبش راه سبز(جرس): بدنبال تقلب در آزمون پذیرش دستیار تخصصی، وزارت بهداشت با صدور اطلاعیه ای آن را ابطال اعلام کرد. بر اساس اطلاعیه وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، در بررسي اعتراضات و شكايات برخي از داوطلبين پس از برگزاري آزمون و وارد دانستن برخي از آنها به دستور وزير بهداشت درمان و آموزش پزشكي سي هفتمين دوره آزمون پذيرش دستيار تخصصي ابطال شد. . همچنین تصریح شده است که از تاريخ صدور اين اطلاعيه، كليه دست اندركاران مركز سنجش آموزش پزشكي تا حصول نتيجه نهايي، پس از رسيدگي كامل به كليه ابعاد موضوع از سمت هاي خود عزل مي شوند. در خاتمه به داوطلبين توصيه شده که با حفظ آمادگي علمي، خود را براي شركت در آزمون جايگزين كه به زودي زمان آن اعلام خواهد شد، مهيا نمايند. جزئيات برگزاري در اطلاعيه هاي بعدي اعلام خواهد شد.

۱۳۸۸ بهمن ۲۹, پنجشنبه

قبول ندارم که می ‌گویند حامیان موسوی ترسیدند و نیامدند

خبرآنلاین: اسماعیل کوثری نماینده مجلس (رابط مجلس رژیم و سپاه پاسداران) با بیان اینکه «ما اصلاً سبزها را قبول نداریم که بخواهیم به آنها مجوز بدهیم»؛ گفت :سبزها تحفه آمریکا هستند.وی در گفت و گو با اعتماد درخصوص نحوه بیان اعتراض از سوی منتقدین این گونه گفت:• معلوم است اگر کسانی بدون مجوز و با گفته های بیگانگان بخواهند بیایند و اغتشاش و ایجاد نا امنی کنند باید با آنان برخورد جدی شود. اگر این افراد به مردم احترام بگذارند آرامش ملت را به هم نمی ریزند.• سپاه و بسیج در اتفاقات اخیر اصلاً مسوولیت و ماموریت نداشتند و مسوولیت با نیروی انتظامی بود اما از 20 سال پیش این مصوبه شورای عالی امنیت ملی بوده که اگر نیروی انتظامی از بسیج و سپاه درخواست کمک کرد، می تواند آنها را در جهت آرام سازی به کار بگیرد.• مگر ما به هر کسی اجازه می دهیم هر کاری دلش خواست انجام دهد؟ مگر چنین چیزی می شود؟ در کجای دنیا سراغ دارید گروهی این طور سرکش شوند و دولت آن کشور کوتاه بیاید؟ در کشور اروپایی اش هم اگر چنین رفتاری ببینند آن افراد را دستگیر می کنند و به شدت با آنان برخورد می کنند.• اگر ما بیاییم و در کنار هم بنشینیم و حرف های همدیگر را بشنویم این مسائل به وجود نمی آید. اما برخی ها دوست دارند حالت تندی و پرخاشگری داشته باشند ما هم چنین اجازه یی به آنها نمی دهیم.• ما که نمی گوییم حرف شان را نزنند. اگر بیایند و در چارچوب قانون حرف بزنند به قطع به آنها مجوز می دهیم.• ما که نمی گوییم این اقلیت را به رسمیت نمی شناسیم اما می گوییم اول موسوی و هوادارهایش بیایند برادری شان را ثابت کنند، بعد ما هم مجوز می دهیم.• اول تشکیلات شان را تشکیل بدهند و بعد بیایند مجوز بگیرند، تجمع آرام برگزار کنند و حرف شان را هم بزنند.• حامیان موسوی از 13 میلیون به چهار تا پنج هزار نفر تقلیل پیدا کردند. برخلاف اینکه می گویند ترسیدند و به خیابان نیامدند و بیشتر از این تعداد بودند را قبول ندارم. 13 میلیون فهمیدند که این گروه دنبال هرج و مرج هستند و کنار کشیدند.

۱۳۸۸ بهمن ۲۷, سه‌شنبه

لاریجانی؛ عجب دردی داشت این شعار نه غزه، نه لبنان...

رئیس مجلس شورای اسلامی گفت : «کسانی که شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران سر می دهند بی غیرتند»

روزنامه اعتماد: علي لاريجاني با تاکيد بر اينکه جدال ها و ستيزهاي بعد از انتخابات به ضرر انقلاب بود به شعار «نه غزه، نه لبنان جانم فداي ايران» معترضان اشاره کرد و گفت؛ اين شعار، شعار منحرفان انقلاب ما محسوب مي شود که از روي بي غيرتي است. بايد گفت اين شعار نه يک شعار اسلامي و نه يک شعار انقلابي، بلکه نماد بي غيرتي نسبت به سرنوشت مسلمانان و حکايت کننده بي هويتي در اين زمينه است. رئیس مجلس شورای اسلامی در راهپيمايي 22 بهمن در قم با تاکيد بر اينکه منافع فلسطين تاثير مستقيم بر منافع ايران دارد، گفت : بايد با تمام وجود از فلسطين و آرمان هاي فلسطين حمايت کنيم و امروز اين جزء افتخارات ماست که از حزب الله لبنان دفاع کنيم.

۱۳۸۸ بهمن ۲۵, یکشنبه

پیشنهاد : آقای بالاترین لطفا منفی بیخودی به لینکها را بررسی کنید و افراد خاطی را جریمه کنید

با عرض سلام و خسته نباشید ، من بعنوان عضو کوچکی از بالاترین تقاضایی از شما دارم ، شاید تا الان خیلی از دوستان به این قضیه فکر کرده باشند و با من هم عقیده باشند ، در بالاترین بسیاری از لینکها بخاطر اینکه از نظر بعضی از اشخاص مورد قبول نمی باشند منفی بیخود می گیرند ، این در صورتیست که هیچ گونه تخلفی در آن لینک اتفاق نیافتاده و صرفاً بعلت اینکه با نظر شخص منفی دهنده برابر نیست منفی می گیرد و این از لحاظ اطلاع رسانی مشکل دارد ، دوستان می توانند در مورد اینگونه مطالب نظر مخالف بدهند نه اینکه بلافاصله به آن لینک منفی بدهند و آن را از گردونه خارج کنند من نمونه ای از منفیهای بیخودی را در زیر ارائه می دهم .
لطفا اقدامات لازم را در زمینه اطلاع رسانی بهتر مبذول فرمایید.
اینم لینک مورد نظر : http://balatarin.com/permlink/2010/2/13/1951244





























فراخوان آزادی و برابری جنسیتی در ایران و تظاهرات روز زن،8 مارس (17 اسفند)

چهل سازمان معتبر جهانی زنان، با شعار "آزادی و برابری جنسیتی در ایران" به استقبال 8 مارس 2010 می روند تا از تلاش زنان ایران برای نیل به دموکراسی و برابری حمایت کنند. کمپین "آزادی و برابری جنسیتی در ایران" با انتشار بیانیه ای ضمن اعلام همبستگی این چهل سازمان، اعلام کرد این اعلام همبستگی در پی دعوت گروهی از کنشگران زن ایرانی بوده است که از فعالان حقوق زنان در همه جای دنیا خواسته اند در برابر نابرابری جنسیتی در ایران و تلاش خستگی ناپذیر زنان ایران در رفع این تبعیض سکوت نکنند و با ترتیب دادن برنامه هایی در 8 مارس سال 2010، همصدا با زنان ایران، ضمن اعلام حمایت از آنها به این تبعیض اعتراض کنند. در این روز یاد نداها،ترانه ها و دیگر شهدای زن جنبش سبز ایران را گرامی میداریم و با مادران عزادار همدردی خواهیم کرد.جنبش سبز ملت ایران در روز جهانی زن،بار دیگر بر خواسته های به حق زنان تحت ستم ایرانی تاکید خواهد کرد.خشونت علیه زنان ، حجاب اجباری،حق تعدد زوجات و … معضلات امروز و دیروز زنان میهن ما هستند.همه با هم و دو کنار هم در روز زن خواستار رفع این موانع و تبعیضات از جامعه زنان ایرانی شویم. هشت مارس فرصتی است برای همراه کردن زنان رنج دیده سرتاسر ایران ،با جنبش سبز.همراه شدن زنان با جنبش سبز مساوی است با همراه شدن نیمی از جمعیت ایران.امسال هشت مارس ، روز جهانی زن را به روز همبستگی مردم جهان با مبارزات و قهرمانیهای زنان و مردم ایران بر علیه جمهوری اسلامی به یک کارزار عظیم بین المللی تبدیل کنیم. جزیئات مراسم 8 مارس بزودی اعلام خواهد گردید.

۱۳۸۸ بهمن ۲۴, شنبه

ما با گفتگو و نقد زند‌ه‌ایم نه با گلوله و سرکوب

اگر به استدلال‌های رسانه‌های حامی دولت کودتا در روزهای پس از ۲۲ بهمن نگاهی گذرا داشته باشیم، درخواهیم یافت که مهم‌ترین پایه ادعای آنان برای پیروزی جناح حامی کودتا بر جنبش سبز در روز ۲۲ بهمن، فاکتور «انتقاد از خود» سبزهاست.به گمان حامیان کودتا صرفا به این دلیل که سبزها پس از راهپیمایی ۲۲ بهمن زبان به انتقاد از یکدیگر گشودند این امر نشان از تزلزل پایه‌های جنبش و یا به باور غلط آنان مرگ جنبش مدنی مردم ایران دارد. این تصور البته از این مساله نشات می‌گیرد که اصولا گفتگو و نقادی در مرام کودتاچیان هیچ زمان جایی نداشته است. آن‌ها همواره به تز تک‌سخن‌گویی و مطلق‌انگاری و پیروی کورکورانه پایبند بوده‌اند و به همین دلیل نیز منطق چنین فضای باز و زنده و پویایی را نمی‌توانند درک کنند.حامیان کودتا از این اصل مهم غافل مانده‌اند که یکی از اهداف اصلی جنبش سبز اتفاقا نهادینه کردن چنین فضای آزادی در ابعادی وسیع‌تر و به شکلی پایدارتر برای همه مردم ایران است. فضایی که در آن هر کس بتواند بدون واهمه و هراس از سرکوب موضع و نظر خود را در مورد یک آرمان جمعی اعلام کند و برآمد آن خرد جمعی چراغی شود برای آینده. مردم ایران نشان دادند با یکدیگر به راحتی گفتگو می‌کنند. ن‌ها هنوز این مساله حیاتی را درک نکرده‌اند که انتقاد از خود یکی از راه‌های اصلی پویایی یک جریان سیاسی و اجتماعی‌ است. بازگشتن به عقب و ارزیابی تجربیات زیسته و به بحث و اشتراک نهادن آن با هزاران همفکر دیگر است که می‌تواند منجر به ایده‌ها و روش‌های نو و جلوگیری از جمود فکری گردد. اگر در ۸ ماه سبزها با دستان خالی توانسته‌اند حکومت سرکوبگر فعلی را با رانت‌های میلیاردی و بی‌پایان نفتی به جایی برساند که برای اثبات اقتدار خود مجبور شود به مانور نظامی خیابانی روی بیاورد و شهر را به پادگان تبدیل کند به برکت همین تضارب آرا و نقد صریح یکدیگر بوده است.کسانی که این روزها شعار مرگ جنبش سبز را سر داده‌اند و چشمانشان را به روی واقعیت موجود بسته اند هنوز نفهمیده‌اند که همین انتقادها، همین مشارکت خیل عظیم سبزها در آسیب‌شناسی یک حرکت سیاسی به معنای زنده بودن و پویایی آن است. مگر غیر از این است که اگر پای افول جنبش در میان بود می‌بایست کرکره تمام این گفتگوها را هم پایین می‌کشیدیم؟ اگر جریانی مرده باشد این همه زبان ناطق که هر یک به نوعی دیدگاه‌های خود را در این دو روزه به اشتراک نهاده‌اند پس به کدام جریان متعلقند؟ به جریان حامی کودتا؟وقت آن است که اقتدارگرایان تفنگ‌ها و باتوم‌های خود را به زمین بگذارند و به این امر اذعان کنند که آن چه باعث تداوم و حیات است گفتگو و تعامل و نقادی است نه سرکوب و ارعاب و گلوله. ما حرف می‌زنیم و گفتگو می‌کنیم. شما سرکوب می‌کنید و گلوله شلیک می‌کنید. خود قضاوت کنید کدام جریان در طول تاریخ جاری و زنده‌ خواهد ماند.

۱۳۸۸ بهمن ۲۳, جمعه

ما سبزها از این پس تنها رهبری موسوی، کروبی و خاتمی را به رسمیت می‌شناسیم

یکی از آسیب‌های وارده به هر جنبش اجتماعی به وجود آمدن انشقاق و سردرگمی در بدنه آن به دلیل چندسر شدن جنبش است و این مساله در تاریخ یکصد سال اخیر ایران بارها تکرار شده است. اختلاف آیت‌الله کاشانی و دکتر مصدق در جریان ملی شدن صنعت نفت که منجر به شکست نهضت شد یکی از این موارد است.در مورد جنبش سبز نیز می‌توان همین آسیب را مطرح کرد. هشت ماه پیش مردم براساس رایی که به میرحسین موسوی و مهدی کروبی دادند اعتراضی را بر علیه نادیده گرفته شدن حقوق سیاسی اجتماعی‌شان آغاز کردند. از آن پس میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سیدمحمد خاتمی به عنوان رهبران اصلی جنبش و مورد توافق سبزها مطرح شدند.یکی از آسیب هایی که در ماههای اخیر جنبش سبز گرفتار آن شده است به راه افتادن موجی از افراد است که چه بسا با نیات خیرخواهانه باعث سردرگمی حامیان جنبش در تصمیم‌گیری در بزنگاه‌های حساس شده است. این آسیب از یک سو به خاطر محدودیت‌های شدید رسانه‌ای موسوی و کروبی در داخل کشور، و از سوی دیگر به خاطر دسترسی وسیع‌تر و آسان‌تر این افراد به رسانه تشدید شده است.از بیانیه‌های تک نفره و چند نفره گرفته تا برخی ادعاهای بلند پروازانه همگی به این تفکر دامن می‌زند که عده‌ای که خود را پیشروان جریان سبز

می‌دانند نوعی زاویه بندی با رهبران اصلی این جنبش پیدا کرده‌اند. گذشته از وجود یا عدم وجود این زاویه بندی، باید به آسیب جدی تاکتیک‌های
چندگانه و ایجاد سردرگمی در میان مردم اشاره نمود. به عنوان مثال میرحسین موسوی، در سخنان اخیر خود از مردم خواسته بود تا با آنچه او از آن به «هویت واقعی» تعبیر کرده بود به میدان بیایند. این «هویت واقعی» همان سبزپوش به میدان آمدن بود که با منطق سیاسی جنبش سبز هم مطابقت داشت. اما به خاطر سعی و خطاهای عده‌ای فعال دنیای مجازی و دور از فضای واقعی جامعه ایران جمعیت سبزپوش میلیونی دیروز در میان سایر راهپیمایان جذب شد و به چشم نیامد و فرصت سوء استفاده از این ماجرا را برای رسانه‌های حامی کودتا فراهم کرد.

اما آیا این تمرکز بر روی مواضع سه رهبر فعلی جنبش به معنای حذف یا نادیده گرفتن دیگر پیشروان است؟ پاسخ به این سوال منفی است. تبعیت از سه رهبر اصلی جنبش که با در نظر گرفتن ظرفیت‌های موجود داخل کشور، اعلام موضع می‌کنند به تداوم و بقای هدفمند جنبش کمک می‌کند. دیگران همواره حق نظردهی و اعلام موضع را دارند. تنها چیزی که در این میان باید از آن کناره گرفت ادعای رهبری جنبش از سوی پیشروان این جریان است. یک جریان سیاسی- اجتماعی برای بقای خود نیاز به ساماندهی دارد و این ساماندهی همچنان که نیازمند همفکری با بزرگان آن جریان سیاسی است نیازمند نظم و دوری جستن از چندگانگی نیز هست. بسیاری از حامیان جنبش سبز ممکن است بر اساس حقی که دارند مواضع شخصی خود را در مورد امر سیاست و دین و فرهنگ بیان نمایند اما وقتی رهبران اصلی از پیشروان یک جریان تفکیک شده باشند، اظهار نظر یک شخص واحد باعث سلب اعتماد از یک جریان مردمی نمی‌شود.

بنابراین به نظر می‌رسد در این مرحله حساس در حیات جنبش همگی ما سبزها وظیفه داریم به رهبری موسوی، خاتمی و کروبی تا زمانی که خواست‌های واقعی جنبش سبز را دنبال می‌کنند، گردن نهیم.

دستگیری ها ، فشار ها و اخراج ها در دانشگاه شیراز

کاملاً مرتبحمدالله نامجو دانشجوی دانشگاه شیراز بازداشت شد.بعد از چند روز بیخبری مشخص شد که حمدالله نامجو دانشجوی دانشگاه شیراز قبل از 22 بهمن توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.او در حالی برای بار سوم بازداشت می شود کهبیش از 1 سال می باشد که اجازه ورود به دانشگاه را نداشته است.

او رییس شاخه دانشجویی ستاد مهدی کروبی در استان فارس بوده و از فعالین دانشجویی و نشریاتی دانشگاه شیراز محسوب می شود و سردبیر نشریه دانشجویی متن در دانشگاه شیراز می باشد.لازم به ذکر است که او سال گذشته به مدت2 هفته و تابستان امسال پس از انتخابات به مدت یک ماه بازداشت شد.

عبدالله داودیان فعال دانشجویی و نشریاتی دانشگاه شیراز هم از خوابگاه اخراج شده که او نیز در سال های گذشته با احضار به دادگاه و محرومیت از تحصیل روبرو بوده است. تعداد دیگری از دانشجویان هم به دانشگاه ممنوع الورود شده اند که آمار دقیقی در دست نیست.

احکام کمیته انضباطی از شمارش خارج شده و اخیرا احسان هاشمی دیگر فعال دانشجویی دانشگاه شیراز با صدور حکم 2 ترم تعلیقی و با توجه اینکه سال گذشته هم از تحصیل محروم شد ، عملا از دانشگاه اخراج شده است.او همچنین به دادگاه احضار شده و تحت تعقیب می باشد.

سعید خسرو آبادی دانشجوی کار شناسی ارشد جامعه شناسی هم برای بار دوم با 1 ترم ممنوعیت از تحصیل روبرو شد که با توجه به اینکه دانشجوی کارشناسی ارشد می باشد و سنوات تحصیلی اش به پایان می رسد عملا از دانشگاه اخراج شده است.

کاظم رضایی که از روز 13 آبان بازداشت شده است بیش از 100 روز است که در بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر شیرازنگهداری می شود و از پرونده وی اطلاع دقیقی در دست نیست.

فشار ها در روز های اخیر بر دانشجویان دانشگاه شیراز بسیار بالا بوده است و فضای رعب و وحشت و امنیتی در روز های اخیر بر دانشگاه شیراز حکمفرما بوده است.تعداد زیادی از دانشجویان اجازه ورود به دانشگاه را ندارند و همچنین دادگاه شمار زیادی از دانشجویان دانشگاه شیراز در روز های اخیر برگزار شده است تا بر شدت فشار ها در روز های اخیر افزوده شود .

۱۳۸۸ بهمن ۲۲, پنجشنبه

شعاری جدید : خامنه ای خدا هست ، خدا که عکس نداره

امروز در تظاهراتی که در شیراز به راه افتاده بود از یکی از معترضان شعاری شنیدنم که قابل توجه بود ، او می گفت با توجه به اینکه حامیان دولت عکس خ ر را در دست دارند این شعار بسیار مناسب است : خامنه ای خدا هست ، خدا که عکس نداره

اخبار 22 بهمن سبز در شیراز

22 بهمن در شیراز حال و هوایی دیگر داشت ، فضای به شدت امنیتی حکم فرما بود به طوری که تعداد مامورهای امنیتی از تمامی روزهای تظاهرات خیلی بیشتربه چشم می خورد، تمام فرعیهای خیابانهای هدایت ، پارامونت ، اردیبهشت و بسیاری از نقاط دیگر مملو از مامور بود.در این میان جمعیتی بیش از 500 نفر ازمردم سبز شیراز ، بار دیگر با قدرت نمایی قابل تحسین به مقابله با کودتا گران پرداختند ، در این تظاهرات که از ساعت 10 صبح از فلکه ستاد با شعار الله اکبر شروع شد ، در همان مراحل اول با برخورد شدید نظامیان و ضرب و شتم شدید مردم روبرو شد ، دراین حین نظامیان از اسپری ففلفل نیز استفاده کردند که موجب آسیب جدی به تعدای از هموطنان شد ، پس از آن مردم متفرق شدند و بعد از دقایقی دوباره جمع شده و با قدرت بیشتری شروع به شعار دادن کردند که این بار برخورد نظامیان و بسیجیان شدید تر شد و موجب دستگیری تعداد زیادی از هموطنان شد .

۱۳۸۸ بهمن ۲۱, چهارشنبه

حامیان جنبش سبز در شیراز فردا ساعت 10 صبح فلکه ستاد تا پارامونت را سبز می کنند

از کلیه حامیان جنبش سبز در شیراز دعوت می شود راس ساعت 10 صبح در مسیر فلکه ستاد تا پارامونت حضور بهم رسانید .

۱۳۸۸ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

چرا هر کس به زندان می رود متحول می شود؟

رژیم کودتا تصمیم گرفت در آستانه 22 بهمن سناریوی اعتراف دکتر محمد رضا تاجیک را پخش کند تا بدینوسیله موجب ریزش گروهی از جنبش سبز در 22 بهمن شود .دیشب دکتر تاجیک پس از آزادی از زندان در برنامه گفت و گوی خبری شرکت کرد و بسیار جالب است که هر کس که به زندان می رود متحول می شود و متوجه می شود که تقلب در انتخابات توهم بوده و اصلا اینها همش برنامه بوده و کشورهای خارجی در این قضیه دست داشتند و هزاران دلایل دیگر می آورد ، این کارها فقط نشانه سستی و ترس رژیم از 22 بهمن می باشد و ما با حضور گسترده خود تو دهنی محکمی به آنها خواهیم زد.( آقایان خودتان را هم بکشید نمی توانید جلوی انقلاب سبز مردم را بگیرید)

۱۳۸۸ بهمن ۱۹, دوشنبه

درخواست جرس : هر شهروند یک خبرنگار


شبکه جنبش راه سبز(جرس): باور ما بر این است که عرصه اطلاع رسانی که پیش از این پیچیده و در انحصار رسانه هایی محدود بود، با تحولات دنیای جدید و توسعه تکنولوژی های نوین اطلاع رسانی، پیچیدگی خود را از دست داده است. در دنیای جدید رسانه هایی موفق خواهند بود که بتوانند بیشترین ارتباط را با مخاطبین در تمام مراحل تولید اخبار و گزارش های خبری، تحلیلی، توصیفی و تصویری داشته باشند. اما ما نه فقط از روی باور حرفه ای، بلکه بعنوان شبکه ای که رسالت خود را حمایت رسانه ای از یک جنبش توده ای عظیم می داند، به تمام اعضای جنبش سبز ایران در داخل و خارج از میهنمان به چشم خبرنگار شبکه جنبش راه سبز نگاه می کنیم و می خواهیم با اتکاء به شما به پیش برویم.

دیروز شما با اجرای ایده میرحسین موسوی، مبنی بر "هر شهروند یک ستاد"، شگفتی کم نظیری در عرصه انتخابات آفریدید و ما امروز می خواهیم با اتکاء بر ایده "هر شهروند یک خبرنگار"، تریبون وصدای رسایی باشیم برای جنبش سبز ایران. پس در این راه دست تک تک شما را به گرمی می فشاریم و منتظر دریافت اخبار، گزارش ها، تحلیل ها، عکس ها، تصاویر، کارتونها و اشعار شما هستیم.


مسیر راهپیمایی 22 بهمن سبز در شیراز

به نقل از جرس : راهپیمایی 22 بهمن سبز در شیراز ساعت 10صبح میدان ستاد برگذار می شود و با اختلاف یک ساعته هیچ تداخلی با راهپیمایی 22 بهمن دولتی ندارد.

این میدان از نظر راههای ارتباطی به تمام نقاط شهر شیراز و از نظر داشتن 4 خیابان اصلی و راه های گریز متعدد بسیار مناسب است. لازم به ذکر است مسیری که دوستانمان در نظر سنجی سایت جرس اعلام کردند بسیار نا مناسب و امکان برگذاری تجمع در عفیف آباد بسیار کم است.

همشهریان عزیز اگر تجمع اعتراض آمیزمان در صبح 22 بهمن با دخالت نیروهای پلیس و بسیج به خشونت کشیده شد و توانستند مردم را پراکنده کنند باز به همان مسیر برگردید تا قدرت خود و شکست ناپذیری جنبش سبز را نشان دهیم.بعد از ظهر 22 بهمن هم در خیابانها حضور پیدا می کنیم و با حمایت از هموطنانمان در مسیرهایی که برای عصر اعلام میشود شرکت خواهیم کرد.


۱۳۸۸ بهمن ۱۸, یکشنبه

مسیر راهپیمایی 22 بهمن سبز در شیراز+اعلامیه

هشت ماه گذشت و هنوز سبز مانده ایم. شاید خودمان هم فکر نمی کردیم که حرکت اعتراض آمیز مان به نتایج کودتای انتخاباتی تبدیل به جنبشی بزرگ شود. جنبشی که امروز با وجود تمام فشارهایی که برای خاموش و سرکوب کردن آن انجام شده آگاهتر، بزرگتر و قوی تر از گذشته در راه سبز امید به پیش می رود و تا رسیدن به خواسته های به حق خود پا پس نخواهد کشید. در این هشت ماه، حوادث تلخ و شیرین بسیاری را تجربه کرده ایم که هیچ گاه آنها را فراموش نخواهیم کرد. فراموش نکرده ایم راهپیمایی های میلیونی سکوت و خشونت نیروهای حکومت در برابر مردمی که تنها سلاحشان سکوت بود، فراموش نکرده ایم دستگیری گسترده فعالان سیاسی، کشته شدن نداها و سهراب ها، فجایع کهریزک، راهپیمایی روز قدس و سیزده آبان، شانزده آذر خیزش بزرگ دانشجویی، سناریوی پاره کردن عکس امام برای فشار آوردن به دانشجویان و جنبش سبز، حضور باشکوه مردم در مراسم تشییع پیکر مرجع آزاده آیت ا… منتظری و سرانجام روز عاشورا… حمله وحشیانه و کشتار و به خون آغشتن انسانهایی که تنها جرمشان این بود که در برابر ظلم سکوت نکردند و یزیدیان زمان آنگونه در ماه حرام خون بیگناهان را به زمین ریختند و صداوسیمای غیر ملی بی انصاف حقایق را ناجوانمردانه وارونه نشان داد. و اکنون حماسه ای دیگر در پیش است: ۲۲ بهمن. روزی که همه با هم اعلام می کنیم که ما انقلاب کرده ایم که آزادی و استقلال داشته باشیم و مردم خود سرنوشت شان را تعیین کنند، نه این که حاکمان هیچ ارزشی برای رأی و خواست مردم قائل نباشند. ۲۲ بهمن روزی که با حضور سبز من و شما، سبز ترین روز سال خواهد شد

شب 19 . 20 .21 و 22 بانگ الله الکبر
22 بهمن ساعت
10 صبح در مسیرهای زیر:

***1- ستاد به سمت شاهچراغ

2- روبروی دانشگاه بسمت چهارراه ملاصدرا

3- چهارراه ملاصدرا به سمت پارامونت و ستاد

■ مهمترین و اصلی ترین مسیر برای 22 بهمن از ستاد به سمت شاهچراغ هست که در صورت خشونت مزدوران میشه از خیابانهای فرعی تظاهرات را گسترش داد و تظاهرات رو به خیابان زند و نمازی و باسکول نادر و حتی فلکه گاز کشید بصورت ضربتی و با تشکیل دسته های 10 نفری و دادن شعار و نشان دادن نمادهای سبز و اگر بتونیم تظاهرات را تا شاهچراغ ادامه بدیم با پیوستن بچه های مسجد قبا میتونیم شیراز رو سبز کنیم. مهم اینست که در یکی از 3مسیر گفته شده حضور پیدا کنید تا با زیاد شدنمان بهم بپیوندیم.

■ همشهریان عزیز در هر 3 مسیر گفته شده که راحت تر هستید شرکت کنید و تا موقعی که بهم نپیوستید شعار ندهید تا سرکوبگران نتوانند شما را شناسایی کنند و بمحض اینکه تعدادمان به گروههای 10 نفره رسید بیشماری خود را نشان میدهیم و از همدیگر در هر شرایطی حمایت میکنیم و نگذاریم که دوستانمان را دستگیر کنند و مطمئن باشید که آنها از ما و اتحاد ما میترسند و اگر از هم پشتیبانی و حمایت کنیم آنها مجال سرکوب پیدا نمیکنند.

■ مهمترین نکته، اتصال این 3 مسیر به همدیگر میباشد و مزدوران بیشترین تلاششون این هست که مردم به هم نپیوندند و همچنین مطمئنا مثل همیشه گارد ویژه جلوی دانشگاه و فلکه علم مستقر میشن پس اینبار بچه های دانشگاه نصفشون در دانشگاه برای مشغول کردن یگان ویژه و نصف دیگر بچه ها به صفوف مردم در خیابانها میپیوندند و امیدواریم مردم از دانشجو ها حمایت کنن و نگذارن بچه ها دستگیر بشن.

■ با توجه به اینکه آقایان موسوی و کروبی و خاتمی مردم رو به تظاهرات دعوت کردند باید نشان دهیم که شیراز هم همپای مردم ایران سبز است و دلگرمی باشیم برای مردم تهران که جانانه دارن برای آزادی کشورمان خون و هزینه میدهند.

■ با تظاهرات ضد خشونتمان به بقیه مردم عادی که فریب تبلیغات رسانه ضد ملی را خوردند در 22 بهمن نشان میدهیم که حکومت تا بحال با نیرنگ و استفاده ابزاری از دین بر مردم ظلم کرده و 22 بهمن بهترین روز هست که به بقیه نشان دهیم که ما مردمی علاقمند به کشور و جنبشی ضد خشونت هستیم و این خامنه ای و دار و دسته او هستند که مردم را به خاک و خون میکشند.

■ جنبش سبز و آزادی خواه مردم ایران به اطلاع همه میرساند که حکومت قصد دارد در روز 22 بهمن با دادن نمادهای سبز به بسیجیان و مزدوران مردم رو از جنبش سبز مایوس و ناامید کنه و جنبش و نماد سبز آزادی خواه مردم ایران رو به تسخیر خودش دربیاره و به اسم جنبش سبز علوی همه چیز رو بنام طرفداری از ولایت فقیه و خامنه ای در بیاره اما جنبش سبز کاملا از این برنامه آگاهی داشته و آنرا زیر نظر و دستور خامنه ای میداند و اعلام میکنیم که هیچ ارتباطی با جنبش سبز آزادی خواه ندارد.

به امید ایرانی آزاد و آباد و سبز VVV جنبش سبز شیراز

ساعت 10 صبح فلکه ستاد

از این مطلب کپی گرفته و تا 21 بهمن بصورت گروهی(حداقل 2نفره) و با کسانی که اعتماد دارید در سطح شهر و محله های خود پخش کنید تا همه صدایمان را بشنوند. کوچکترین کاری که هر کس برای آزادی کشورمان میتواند در این برهه از زمان انجام دهد این است که این چند روز رو هرطور که میتونیم اطلاع رسانی کنیم. هرکس با هر توانی که دارد یکی در خانه و همسایه و یکی با پخش کردن شبنامه در محله و مسجد محله خود. رسانه شمایید.


هفتمین روز تظاهرات در لارستان به آشوب کشیده شد

امروز لارستان هفتمین روز تظارهرات خود را پشت سر می گذارد ، پس از اینکه آقای آیت اللهی امام جمعه لار در منطقه شهر قدیم به مردم لارستان گفت که مامورین حکم تیر دارند و هر کس به سر کار خود باز گردد ، مردم لار خشمگین تر شدند و قسمتهای زیادی از شهر را آتش زدند از جمله شهرداری و بانکها ی آن شهر را ، شایعه ها حاکی از آن است که آقای بروجردی برای آرام کردن اوضاع از تهران به لارستان آمده است ، و وقتی نمی تواند کاری انجام دهد و خشم مردم را می بیند تصمیم به رفتن می گیرد و مردم با شنیدن این قضیه در حال رفتن به فرودگاه هستند تا با آتش زدن فرودگاه مانع رفتن آقای بروجردی شوند.

۱۳۸۸ بهمن ۱۷, شنبه

لارستان الگوی تظاهرات شهرستان ها در 22 بهمن

دوستان عزیز امروز لارستان ششمین روز تظاهرات مردمی را پشت سر می گذارد که موجب تعطیلی کلیه ادارات ، بانکها و مدارس و ... شده است و این انسجام و یکپارچگی مردم لارستان واقعا ستودنیست و می تواند الگوی بسیارخوبی برای تظاهرات 22 بهمن در شهرستانها باشد و. ما باید 22 بهمن را تبدیل به یک رفراندوم آزاد کنیم ، به امید پیروزی جنبش سبز مردمی

۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

در خواست یک عضو کوچک جنبش سبز از مردم بزرگوار سبز پایتخت


هموطنان عزیزم ، حال که جنبش سبز مردمی به نقطه ای رسیده که توانایی شکوفایی را دارد ( 22 بهمن )، اینجانب به عنوان عضو کوچکی از این جنبش مردمی در خواستی عاجزانه دارم ، با توجه به تعطیلات زیادی که در پیش داریم ممکن هست بسیاری از هموطنان عزیز قصد مسافرت داشنه باشند ، حال که ما به 22 بهمن نزدیک می شویم احنیاج به حضور پر رنگ یکایک هموطنان عزیز را برای این رفراندوم آزاد داریم و این درحالی هست که بسیاری از عزیزانمان در زندانها زیر شکنجه های مرگ بار دست و پنجه نرم می کنند و منتظر حضور پر شور ما هستند . (22 بهمن را در تهران بمانیم و با حضور سبز خود سرنوشتمان را رغم بزنیم)

۱۳۸۸ بهمن ۱۲, دوشنبه

گفت و گوی میرحسین موسوی با سایت کلمه پیرامون ۱۰ سوال مهم روز در آستانه 22 بهمن

کلمه: مهندس میرحسین موسوی در گفت و گویی تفصیلی به ۱۰ سوال سایت کلمه در مورد، اهداف اصیل انقلاب اسلامی، اقدامات قوه قضائیه، عملکرد سوء اقتصادی، بسته شدن فضای رسانه ای کشور، برپایی راه پیمایی و تجمع و برنامه های جنبش سبز پاسخ گفته است.

به گزارش خبرنگار «کلمه»، مهندس موسوی در این گفت و گو که در آستانه ۲۲ بهمن ماه مصادف با سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی انجام شد از دست دادن مشروعیت را عامل اصلی فروپاشی حکومت مستبد و منفور شاهنشاهی دانسته است و تأکید کرد که امروز مقاومت مردم میراث گرانبهای انقلاب اسلامی است و عدم سازگاری مردم با دروغ، تقلب و فساد که ما این روزها شاهد آن هستیم به خوبی حضور این میراث را نشان می دهد. مشروح این گفت و گو را در زیر می خوانید:

در آستانه سی و یکمین سال انقلاب اسلامی هستیم. آیا می توانیم از یادآوری و بزرگداشت روزهای پیروزی انقلاب استفاده ای برای امروز خودمان ببریم؟

در مقدمه لازم میدانم سی و یکمین سال پیروزی انقلاب اسلامی را به همه ملت و به همه خانواده های شهیدان و جانبازان و رزمندگان و ایثارگران تبریک بگویم. تحلیل انقلاب اسلامی هنوز پایان نیافته. هزاران کتاب و مقاله نوشته شده و هنوز هم نوشته می شود. آنچه امروز جالب است که انتخابات اخیر و حوادث بعد از آن دوباره انقلاب اسلامی را در معرض نقد های جدیدی قرار داده است.

بعضی از این نقد ها بیشتر به مشابه سازی گرایش دارند، بعضی از آن ها روی تفاوت ها و مشابهت ها تاکید می کنند و بعضی دنباله ریشه های نهضت سبز در انقلاب اسلامی هستند.به هر حال این نقد ها فوق العاده مفید اند به ویِژه برای نسل جوان که شور اصلی حرکت سبز از آنهاست. عوامل گوناگونی دست به دست هم داد تا با شرکت یکپارچه ملت ما به ویِژه تهیدستان جامعه و رهبری درخشان حضرت امام خمینی(ره) انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. مطالب بسیاری در این زمینه می توان گفت ولی آنچه بسیار مفید است همان اول این گفتگو به آن اشاره کنم آن است که در سال ۵۷ همه مردم یکپارچه در صحنه انقلاب بودند.این وحدت در صفوف آنقدر عمیق بود که حتی پادگان های نظامی را در بر گرفت. عکس ادای احترام همافران و افسران نیروی هوایی در۱۹ بهمن ۱۳۵۷ به حضرت امام به عنوان یک سند تاریخی از این نظر اهمیت فوق العاده ای دارد. در روز های منتهی به پیروزی انقلاب ما دو گروه اقلیت و اکثریت در خیابان ها نداشتیم، بلکه به دلیل آنکه حکومت مستبد و منفور شاهنشاهی ریشه های مشروعیت بخش خود را به طور کامل در آن سال ها از دست داده بود حتی در پادگان ها هم زیر پایش خالی شده بود، در آن برهه حتی گروه های شناسنامه دار سیاسی تمایزات خود را از دست داده بودند و از روی رضایت یا عدم رضایت با حرکت توده های میلیونی و شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی همراه شدند.

می توان گفت فروپاشی رژیم شاهنشاهی اجتناب ناپذیر بود؟

رژیم مشروعیت خود را به طور کامل از دست داده بود. البته کشتارهای خیابانی در تسریع این روند نقش عظیم داشت؛ مخصوصا کشتار هفده شهریور تعیین کننده بود. اگر کمی دورتر برویم می توان به قطع و یقین گفت که اگر پهلوی ها به میراث مشروطیت خیانت نمی کردند رژیم شاهنشاهی با اصالت رای مردم و نقشی که قانون اساسی مشروطه بر عهده شاه گذارده بود، می توانست مثل بعضی از کشورها ادامه پید اکند. در این زمینه از همان اول به حکومت پهلوی ها تذکرات جدی داده شد و حتی کسانی مثل شهید مدرس تا پای جان در این زمینه مقاومت کردند. ولی همه این مقاومت ها و تذکرات بی فایده بود و به فاصله کمی از انقلاب مشروطیت نظام استبدادی این بار در شکل شبه تجدد گرایانه باز تولید شد. استمرار نسبتا طولانی پهلوی ها در حکومت نشان می دهد که در انقلاب مشروطیت ریشه های استبداد خود کامگی بطور کامل از بین نرفت و این ریشه ها در قالب های فرهنگی،‌اجتماعی و ساختهای اجتماعی به حیات خود ادامه دادند. بنده یادم هست که رژیم شاه در آن سالها از یک عکس برای تبلیغات بسیار استفاده می کرد و آن عکس یک رعیتی بود که به زمین افتاده بود و کفشهای شاه را می بوسید. این عکس از نظر آنها نشان پیوند شاه و ملت بود و عاقلان البته در این عکس چیزهای دیگری می دیدند.

عواملی که باعث بازتولید رژیم های استبدادی در ایران می شد آیا با انقلاب اسلامی از بین رفته است؟

در سالهای اول انقلاب اسلامی اکثریت مردم قانع شده بودند که انقلاب همه ساختارهایی را که می توانست منجر به استبداد و دیکتاتوری شود از بین برده است و من هم یک نفر از این جمع بودم. ولی الان چنین اعتقادی ندارم. امروز هم عوامل و ریشه هایی را که منجر به دیکتاتوری می شود می توان شناسایی کرد و هم مقاومت در مقابل بازگشت به این دیکتاتوری را که باید گفت مقاومت مردم میراث گرانبهای انقلاب اسلامی است. عدم سازگاری مردم با دروغ و تقلب و فساد که ما این روزها شاهد آن هستیم به خوبی حضور این میراث را نشان می دهد. همان طور که بسته شدن فضای مطبوعاتی و رسانه ای و پر شدن زندانها و کشتن بیرحمانه مردم در خیاباها که به صورت مسالمت آمیز احقاق حقوق خود را خواستارند نشان دهنده حضور ریشه های استبداد و دیکتاتوری باقیمانده از نظام شاهنشاهی است. مردم دنبال آزادی و عدالت هستند و متوجه اند که دستگیری ها و اعدام ها با اغراض سیاسی و در تعارض با قانون اساسی و قوانین رایج صورت می گیرد. آنها از رژیم شاهنشاهی نفرت دارند و در عین حال متوجه اند که با داد و ستدهای بی اهمیت و بدون رعایت مراتب قانونی ممکن است عده ای به کام مرگ فرستاده شوند. تا امام جمعه بی رحمی که همواره از تبعیض و خشونت و تقلب دفاع کرده به قوه قضاییه دستمریزاد بگوید. برای او مهم نیست که شایعات گسترده ای برا ی اعتراف گیری های غیر قانونی وجود دارد و برای او مهم نیست که این افراد ربطی به جریانات انتخابات ندارند . مهم برای او اعدام برای زهر چشم گرفتن است. او از قدرت تکوینی اثربخشی خون بیگناهان غافل است و نمی داند سیل خون شهیدان، رژیم شاه را از بین برد. مردم اعتقاد به استقلال و آزادی و جمهور اسلامی را از انقلاب دارند. همان طور که مقاومت دلیرانه ملت و رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس ناشی از همین تغییرات بنیادینی بود که انقلاب اسلامی در روحیه مردم پدید آورده بود. بیاد داشته باشیم که از جنگهای روس با ایران تا آخر دوران شاه در مراحل مختلف بخشهایی از خاک کشورمان در جنگها و بحران ها و بازی های سیاسی توسط همین شاهان از دست رفته بود و دفاع جانانه هشت ساله دفاع مقدس این مدار خطرناک و خار کننده را در هم شکست. اکنون هم در صفوف سبز مردم و مرعوب نشدن آنها و پایداریشان بر سر حقوق خودشان ادامه همان مقاومت دفاع مقدس و همان روحیه آزاد منشانه قوام آمده در سال ۵۷ را می بینیم. از سوی دیگر امروز وقتی دیده می شود که دروغ از سوی دولت و صدا و سیما و روزنامه های وابسته، سکه رایج است؛ وقتی ملت ما می بیند که عملا این نیروهای امنیتی و نظامی هستند که بر پرونده های قوه قضاییه حکم می رانند و در حقیقت این قوه قضاییه است که ضابط نیروهای امنیتی شده است، به این نتیجه می رسیم که ما در اول انقلاب زیاد خوش بین شده بودیم.

بنده امروز به شهادت رسیدن مردانی چون بهشتی و مطهری و دیگر شهدای انقلاب اسلامی را ناشی از ادامه ریشه ها ی استبداد شاهی می دانم که هنوز بطور کامل از کشور ما ریشه کن نشده بود. به همین دلیل بنده اعتقاد ندارم که انقلاب به اهداف خود رسیده است. بزرگداشت دهه فجر که هر ساله برگزار می شود در حقیقت برای هشیاری وبرای تمدید قوا جهت برخورد با باقیمانده ریشه های استبداد است. امروز مردم برای نیل به عدالت و آزادی و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود در صحنه حضور دارند و باید بدانیم که ملت ما در این راه صدها هزار شهید داده است.

انقلاب اسلامی حاصل تلاش و از خود گذشتگی عظیم ملت ماست و کمی غفلت و عقب گرد ما را به استبدادی تاریکتر از قبل از انقلاب می برد چرا که استبداد به نام دین، بدترین نوع استبداد است و به عکس آگاهی و ایستادگی بر سر میراث اصلی و آرمانهای انقلاب اسلامی مطالبه جدی آزادی و عدالت ما را از گذشته ای سیاه به آینده ای روشن عبور می دهد و باقیمانده تفاله های خود کامگی را از بین می برد و زمینه را برای زیستن در فضای آزاد توأم با احترام به تنوع و تکثر و آزادی اندیشه ها و کرامت ذاتی انسان فراهم می سازد. بنده اعتقاد دارم، آن قرائت از اسلام که مردم را خس و خاشاک و بزغاله و گوساله می نامد و مردم را قسمت قسمت می کند تا عده ای بجان عده ای دیگر بیفتند، متاثر از فرهنگ شاهنشاهی است. سزاوار بود که قوه قضاییه بجای اعدام چند جوان و نوجوان، که شایعات جدی در مورد نحوه اعتراف گیری از آنها وجود دارد، به این ریشه ها توجه می کرد.

گر چه همانطور که اشاره کردم ما کاملا از قوه قضاییه قطع امید کرده ایم و قوه قضاییه ای که فرزند فرهیخته،‌ آزادیخواه و مومن شهید بهشتی و آزایخواهان دیگر امثال او را زیر عکس پدرش در راهروهای دادسراها می نشاند،‌ خیلی از اهداف تعریف شده انقلاب دور شده است.

امروز زندانها را پاکترین فرزندان ملت پر کرده اند؛ از دانشجویان و اساتید و دیگر اقشار. مطابق فرمول های مندرس شده ای به دنبال پرونده سازی برای آنها هستند با پرونده هایی مالی یا جنسی یا جاسوسی. در حالی که منحرفان واقعی و غارتگران بیت المال در بیرون از زندان ها مشغول جولان هستند. آنها به جای آنکه دنبال جاسوسان واقعی باشند انسان های شریف و مؤمن را به جاسوسی متهم می کنند. جا دارد در اینجا بنده از همه مشاوران پاک و فداکار و فرهیخته خود که همگی دستگیر شده اند و در محبس عدالت آقایان گرفتارند دفاع نمایم و شرمندگی خود را از اینکه کنار آنها نیستم ابراز کنم. این روز ها شبی نیست که بنده به امام و شهید بهشتی و دیگر شهیدان عزیز فکر نکنم و با آنها نجوا نکنم که شما چه می خواستید و امروز ما به کجا رسیده ایم. از مشاوران خود نام نبردم تا احترام خود را به همه زندانیان سیاسی ابراز کرده باشم. ایران نام و فداکاری همه این عزیزان را حفظ خواهد کرد.

آیا از ظهور و بروز روحیه استبدادی در رفتار مسؤلان می توانید مثال بیاورید؟

نفوذ این روحیه و باقی مانده آثار رژیم مستبد تاریخی را در همه جا در کنار روحیه برآمده از آگاهی و آزادگی می توان دید. ولی شاید برترین نمونه را در به هم خوردن روابط منطقی و قانونی ارکان نظام مشاهده می کنیم. الان به طور واضحی دیده می شود که زور مجلس در مواردی که جزء وظایف آن است به دولت نمی رسد. این فقط گفته مخالفان دولت نیست. اصول گرایان منصف و آگاه از این مسئله می نالند. عدم پاسخ گویی در موارد اعلام شده دیوان محاسبات عمومی، روشن نبودن نحوه فروش نفت و شیوه های هزینه کردن آن، بی اعتنایی به برنامه چهارم و ویران کردن دستگاه برنامه ریزی برای فرار از حساب و کتاب و الخ موارد بسیار روشنی از برگشت ما حتی به ماقبل پهلوی ها است. جای دوری نرویم. چند روز پیش بعضی از رسانه ها نقل کردند که وزیری در اعتراض به سوال خبرنگاران در مورد حقوق معلمان گفته است به کسی ربط ندارد که معلمان چقدر حقوق می گیرند و چرا کم می گیرند. شما شبیه این گفته ها را از مسئولان دیگر و همچنین از نیروهای امنیتی می توانید بشنوید.

همچنین در حالی که در مجلس به دلیل جنایات بی سابقه در کهریزک گزارش داده شده است. یکی از مسئولین می گوید مسئله کهریزک بی خود بزرگ شده است. نمونه بارز دیگر این روزها نحوه ارتباط قوه قضاییه با باصطلاح ضابطین خودش است. باید دید قاضی ها فرمان می دهند و تصمیمی می گیرند یا نیروهای انتظامی و امنیتی؟ قوه قضاییه ای که در قانون اساسی به صورتی قوی بر استقلال آن تأکید شده است امروز باید دید که اختیاراتش تا چه حد است؟ تا چه مقدار شأن و منزلت آن مراعات می شود؟ به نظر من یکی از مظاهر بارز ادامه روحیه استبدادی را در مظلوم واقع شدن قوه قضاییه و مجلس می توان مشاهده کرد. آیا امروز قوه قضاییه و قوه مقننه می توانند از همه اختیاراتی که قانون اساسی برای آنها تعیین کرده است، استفاده کنند. مشابهتی که انتخابات ها هم با انتخابات آن دوره پیدا می کند یکی دیگر از این نشانه ها است. شما شیوه رای گیری مجالس اول انقلاب را با الان مقایسه کنید تا ببینید ما به جلو حرکت کرده ایم یا به گذشته؟

از مطالبات همیشگی جامعه که در شعارهای تشکل های سیاسی بازتاب داشته است عدالت اجتماعی، بویژه عدالت اقتصادی بوده است. گاهی دیده شده است که آزادی و عدالت در مقابل هم قرار داده شده اند. میتوان گرایش خاصی را در جنبش سبز تشخیص داد….

مردم در مشروطیت عدالت می خواستند و از دل عدالت، خواست آزادی هم متولد شد تا آنجا که تاریخ اندیشه بشری نشان می دهد خواست عدالت همیشه مطرح بوده است حتی بعضی از حکما و اندیشمندان عدالت را جمع همه فضیلت ها و یا مادر همه فضیلت های دیگر دانسته اند. من گمان نمی کنم که ما مجبور باشیم میان عدالت و آزادی یکی از آنها را انتخاب کنیم. بطور عینی و ملموس شما توجه کنید که خط فقر هشتصد و پنجاه هزار تومانی و وجود توأمان تورم و بیکاری، دارند درخواست آزادی را محدود می کنند.

درست در همین نقطه است که طمع سیطره و مهار خواستهای آزادی خواهانه مردم بروز و ظهور پیدا می کند. در کوچکتر شدن سفره مردم است که توزیع سیب زمینی و اقتصاد صدقه ای برای جلب آرا و خواسته های مردم مورد توجه قرار می گیرد. بررسی وضعیت موجود کشور نشان می دهد که امروز گره خوردن خواست برای عدالت بویژه عدالت اقتصادی با خواست برای آزادی سیاسی یک ضرورت است.

در سالهای قبل از انقلاب، دفاع نیروهای انقلابی و جامعه دانشگاهی از اقشار ضعیف یک اصل بود و متصف بودن به همنشینی باکارگران و حقوق بگیران و اقشار مستضعف یک افتخار بحساب می آمد. به نظر بنده از نکاتی که همه ما باید به ان توجه کنیم حمایت از منافع اقشار زحمت کش است، البته نه برای آنکه از این اقشار به صورت ابزاری استفاده شود بلکه با این قصد که سرنوشت جنبش با سرنوشت همه آحاد ملت بویژه دو قشری که تولید اقتصادی و تولید علمی دارند یعنی کارگران و معلمان ودانشگاهیان گره بخورد. بنده به دلیل آنکه مشکلات حاد سیاسی باعث شده است مشکلات اقشار پایین دست جامعه و حقوق آنان کمتر مورد توجه قرار گیرد، ناراحت هستم. وقتی معیشت مردم سامان پیدا می کند، هم ریشه های آزادی در جامعه عمیق تر می شود و هم وحدت و رشد و شکوفایی مردم بیشتر می شود.

امروز کسانی که مسئول شور بختی مردم و عقب ماندگی ملی ما هستند و کسانی که مسئول تورم و بیکاری و ویرانی اقتصاد کشور هستند، مسئول تعطیلی پروژه های بزرگ و عقب ماندگی ما از رقیبان در منطقه هستند، با تزریق مسکّن ها و سیاست های بی سر و ته ولی عوام فریبانه سعی می کننداز این وضعیت استفاده کنند. کافی است ببینید باسهام عدالت و حقوق بازنشستگان و شیوه غلط اجرای اصل ۴۴ چه بلایی به سر مملکت آورده اند. سرنوشت برنامه چهارم و بودجه سال آینده مایه نگرانی جدی است.

مخصوصا با ندانم کاری هایی که منجر به افزایش خطر تحریم ها شده است. به هر حال باید گفت که اقشار مستضعف جامعه که دل در ارزش های اسلامی دارند بالقوه خواستار تحقق اهدافی هستند که جنبش سبز نیز بدنبال آن است. کسانی که خواستار اجماع ملی برای تغییراند باید بیشتر با اقشار تهی دست گره بخورند و از منافع آنها دفاع بکنند گذشته از آن، امروز به دلیل سرنوشت ساز بودن تصمیمات و سیاست های اقتصادی همه باید به اخبار و تحلیل های اقتصادی حساسیت نشان بدهند. این روزها حجم اخبار اقتصادی و اجتماعی درمقایسه با اخبار سیاسی بسیار اندک است و در این زمینه اطلاع رسانی کمی صورت می گیرد.

عده ای عبور از قانون اساسی را حلال مشکلات کشور می بینند. آیا به نظر شما این راه حل واقعی مسائل ماست؟

انشاالله همه ما برای اصلاح به میدان آمده ایم، نه برای انتقام گیری و یا کسب قدرت و یا ویران گری. راه حل های گذر از قانون اساسی دارای اشکالات فراوان و جدی است. اولین آنها عدم توانایی صاحبان چنین خواسته ای برای جلب نظر اکثریت ملت ماست. بدون جلب نظر این اکثریت و حتی باید بگویم، بدون ایجاد یک اجماع نباید منتظر یک تحول اساسی و معنا دار باشیم. برای همین بعضی از شعارهای معطوف به عبور از قانون اساسی موردسوء ظن مردم متدین ونهادهای سنتی است و متاسفانه باید گفت، گاهی شعارهای افراطی در این زمینه بیشتر از افراط کاری های اقتدارگرایان به جنبش آسیب می رسانند. اینکه شما مخالف خرافه گرایی و تحجر هستید یک خواست خوب و اساسی است.

ولی اینکه وسط معرکه بحث هایی به میان کشیده شود که با اعتقادات و دین و ایمان مردم ناسازگاری دارد، مشکوک است. دلیل بعدی برای ابتر بودن عبور از قانون اساسی آن است که با این راه حل، ما به پرتاب در تاریکی دعوت می شویم. اگر ما این ریسمان اتصال را که حاصل زحمات و تلاش های نسلهای گذشته ماست از دست بدهیم به قطعات ریز ریز بی خاصیت تبدیل خواهیم شد. طبیعی است که دنبال آن رویگردانی عامه مردم از این آشفتگی و حرکت در تاریکی را شاهد باشیم. کسانی که اهداف مبتنی برعبور از قانون اساسی را دنبال می کنند ممکن است امروز بلندگوهای بزرگی را در اختیار داشته باشند ولی در بطن جامعه اهداف آنها با سوء‌ظن جدی روبرو است. مخصوصا که در کنار منادیان عبور از قانون اساسی خواسته و نخواسته آنها بعضی از چهره های منفور شاهی حضور دارند که به صورت فرصت طلبانه ای کینه خود را به مردم و انقلاب به نمایش می گذارند. کسانی که تئوریسین های شاهی را در برنامه های خود علم می کنند ظاهرا یادشان رفته است که مردم حافظه بسیار خوبی دارند. بهرحال هر کس به اندازه وزن اجتماعی خود میتواند انتظار مقبولیت را داشته باشد و نه بیشتر.

شعارهایی امروز مفید است که یا بصورت مشخص به تبیین اهداف جنبش کمک کند و یا همدلی عامه مردم را در کنار نخبگان و طبقات میانه جلب کند.همه باید بدانند که ۲۲ بهمن و انقلاب اسلامی را اکثریت قاطع مردم ما متعلق به صدها هزار شهید می دانند و تاریخ و منش ملت ما با زنجیره ای از این شهدا در شهر و روستا به دیروز انقلاب متصل اند.

هفت ماه برنامه کانال های کشورهای دیگر که متأسفانه به دلیل بستن فضای رسانه ای کشور و انحراف صدا و سیما اهمیت پیدا کرده اند، اثراتی داشته اند. ولی این اثرات ضعیف تر از آن هستند که مردم از منافع ملی خود و خواسته های دینی و تاریخی شان دست بردارن، همچنانکه نباید همچون حربه ای برای اتهام و سرکوب واقعیت های جامعه مورد بهره برداری قرار گیرند. به نظر من تلاش برای سوق دادن مردم بسوی شعارهای محدود و از پیش تعیین شده ،اهانت به مردم است و باید شعارها از بطن حرکت های مردمی و بصورت خود جوش و غیر آمرانه بجوشد. همانطور که در سال ۵۷ شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی به صورت طبیعی از دل مردم جوشید.

آیا صرف تکیه بر قانون اساسی راه را برای آینده نمی بندد؟

بنده جایی گفته ام که قانون اساسی وحی منزل نیست و همانطور که سال ۶۸ یکبار تغییر پیدا کرد می توان با توجه به نیازهای فکری مردم و مطالبات مردم و تجربیات ملی گام های مهمی در جهت کارآمدسازی بیشتر آن برداشت. منتهی باید بداینم که صرف داشتن یک قانون خوب مسئله را حل نمی کند. ما باید به طرف سازو کارهایی حرکت کنیم که امکان نقض و تخطی از قانون هزینه های گزافی برای نقض کنندگان آن در هر سطح و مرتبتی داشته باشد.

به نظر بنده جمهوری اسلامی منهای قانون اساسی بی معنا است، و ما علاوه بر مراقبت جهت عدم نقض قانون اساسی،‌اجرا نشدن و یا کمتر توجه کردن به بخشهایی از قانون اساسی را هم باید نوعی نقض قانون اساسی بحساب بیاوریم. برای همین، خواست اجرای بدون تنازل قانون اساسی یک خواست راهبردی است از طرف دیگر هم به همین دلیل باید به کسانی که علاقه مند به بقای جمهوری اسلامی هستند بگوییم اگر بخشهای قابل ملاحظه ای از قانون اساسی بویژه فصل سوم آن مورد بی اعتنایی قرار گیرد بطور قهری بدیل های دیگری برای نظام ظهور خواهد کرد. همه باید بدانیم، عدم رعایت حقوق اساسی مردم که در قانون اساسی آمده است و هم چنین به رسمیت نشناختن حاکمیت مردم بر سرنوشت خود به ابطال این میثاق ارزشمند ملی خواهد انجامید. به طور مثال آن کسانی که جاسوسی و تجسس را در جامعه تبدیل به یک رویه عادی کرده اند، خواسته و ناخواسته تیشه به ریشه نظام می زنند. آن کسانی که رسانه ها را محدود کرده اند و صدا و سیما را در انحصار خواسته های خود قرار داده اند، به سستی پایه های جمهوری اسلامی کمک می کنند.

در بیانیه شماره ۱۷ اشاره به نهرهایی داشتم که اگر وارد رودخانه گل آلود و طغیانی بشوند می توانند جریان آنرا بتدریج آرام و روشن گردانند. یکی از آن نهرهای روشن می تواند این باشد که رسما اعلام شود که قرار است همه به قانون اساسی برگردیم.

به عنوان سوال آخر در مورد راهپیمایی ها و تجمعات نظرتان را بیان بفرمایید

راهپیمایی و تجمعات مسالمت آمیز، حق مردم است، زنان و مردان و جوانان و میانسالان و سالخوردگان به نظر من مردم در اصل هیچ کینه ای نسبت به نیروهای انتظامی و بسیج ندارند چرا که آنها را نیز از خود می دانند. درگیری موقعی پیش می آید که این نیروها در مقابل حرکت آرام مردم قرار می گیرند از هزاران عکس و فیلم های کوتاه مردمی که درعاشورا و یا روزها ی دیگر گرفته شده می توان فیلم مستندی ساخت تا معلوم شود که درگیری ها و فضای تند دنبال آن چگونه ایجاد شده است. به هر حال انچه توصیه بنده به نیروهای انتظامی و بسیج است، مهربانی و ملاطفت با مردم است و توصیه من به طرفداران جنبش سبز آن است که تمایز خود را با بقیه مردم، چه کم و چه زیاد ،کم کنند. این نهضت از میان مردم برآمده و متعلق به مردم است. همه به شدت باید مراقب اعتقادات، مقدسات و عرف و هنجارهای جامعه باشند. اما هدف نهایی خودمان را درهیچ مرحله ای نباید از یاد ببریم و آن ساختن ایرانی پیشرفته و مستقل و آزاد و متحد است. این هدف تنها با همکاری همه زنان و مردان و همه اقشار ملت و همه اندیشه ها و سلیقه ها امکان پذیر است. جا دارد بگویم، وقتی می گوییم ایران باید همه ایرانیان داخل و خارج علاقمند به اعتلای این سرزمین و فرهنگ دیرینه و باورهای دینی، آسمانی و رحمانی آن را در نظر بیاوریم و انشاالله حرکت سبز در هیچ مرحله ای دست از روش های مسالمت آمیز و اخلاقی خود در مبارزه برای احقاق حق ملت دست برنخواهد داشت. این حرکت از انتخاب رنگ سبز رنگ اهل بیت پیامبر به عنوان اسلام رحمانی و دوستی و محبت و وحدت همیشه استفاده کرده است. جنبش سبز به کرامت ذاتی انسانی و حق تنوع عقاید و اندیشه و آزادی بیان احترام می گذارد و از همه جنبش هایی که اهداف آنها بهروزی و رشد ملت و تضمین حقوق شهروندی و آزادی های اساسی ملت ما و نیز عدالت اجتماعی است استقبال می کند و آنها را از خود جدا نمی داند.

آیا شما نماینده و سخن گویی در خارج دارید؟

در جنبش سبز هر شهروند یک رسانه است و راه سبز هیچ نماینده و سخن گویی در خارج ندارد. یکی از زیبایی های فضای سبز آن است که همه حرفهای خود را می زنند و این حرکت در یک فضای تعامل گسترش می یابد. بنده هم به عنوان یک همراه نظرات و پیشنهادات خودم را در این فضا مطرح می کنم.

گاهی در سایتها و فیس بوک و نظایر آن از شما نقل قولهایی می شود. تا چه اندازه این مطالب مورد تأیید شماست؟

مطالب بنده با امضاء و در سایتهای محدودی منعکس می شود و من وبلاگ شخصی و امثال آن ندارم. نقل قولهایی که اشاره کردید از جمله عوارض اجتناب ناپذیر فضای مجازی است و ارتباطی با من ندارد.

دیروز که اینترنت قطع بود خیلی حال داد ،آخه باعث شد برم بیرون و کلی اعلامیه پخش کنم

دوستان عزیز با توجه به قطعی اینترنت در بیشتر نقاط کشور ، ممکن است رژیم می خواهد بعد از ظهرها اینترنت را قطع کند در نتیجه اگر چنین مسئله ای باشد باید با تمام قدرت بعد از ظهر را به پخش کردن اعلامیه بپردازیم