۱۳۸۹ فروردین ۸, یکشنبه
ترس از حظورگسترده مردم همراه با شعارهای دندان شکن باعث لغو سفر احمدی نژاد و همراهانش به شیراز شد؟
۱۳۸۹ فروردین ۷, شنبه
"مرگ بر اصل ولایت فقیه"؛ شعاری که تا بغداد هم شنیده شد

منصور امان/با اعلام نتیجه انتخابات پارلمانی عراق که بر سُقوط گروه های مذهبی وابسته به جمهوری اسلامی و پیروزی گرایشات سکولار و ناسیونالیست گواهی می دهد، رویای "خلافت اسلامی" آیت الله خامنه ای زیر نام مُستعار "خاورمیانه اسلامی" که در آن به قُدرت رساندن یک حُکومت مذهبی دست نشانده در عراق نقشی کلیدی داشت، در حال تبدیل شُدن به کابوس طرد اسلام سیاسی در کانونهای قُدرتمند آن است.پیروزی "ائتلاف العراقیه"، یک جبهه سیاسی مُتشکل از احزاب و جریانهای غیرمذهبی شیعه و سُنی که مُهمترین برنامه آن را کنار زدن طایفه سالاری و فرقه گرایی از حُکومت و سیاست تشکیل می دهد، روند مُنزوی گردیدن بُنیاد گرایی اسلامی در جامعه عراق را تایید کرد.واقعیت مزبور به ویژه در شکست سهمگین باندهای شیعه مذهب سرهم بندی شُده یا وابسته به جمهوری اسلامی خود را به نمایش گُذاشته است. "ائتلاف ملی عراق"، یک ظرف سیاسی انتخاباتی برای جمع کردن دست پرورده های رنگارنگ "بیت آقا" و سپاه قُدس، با وجود سرمایه گُذاری هنگُفت اربابان خود و اتکا به شبکه های گُسترده اقتصادی و نظامی آنها برای اعمال نفوذ، تنها توانست کمی بیش از یک پنجُم آرای جامعه عراق که سهم جمعیتی شیعیان در آن نزدیک به 60 درصد می باشد را به دست بیاورد.یک نشانه ی روشن از پروسه رانده شُدن اسلام سیاسی هدایت شُده از مرزهای شرقی به حاشیه و تقویت گرایش سکولار، مُدرن و درون گرا در جامعه عراق، در خودداری سرسختانه آقای مالکی از ائتلاف با گاوهای پیشانی سفید "مجلس اعلای اسلامی عراق"، و جریانهای مُقتدی صدر و احمد چلبی هویدا گردید؛ تاکتیک فُرصت طلبانه ای که حتی تلاش حُضوری پدرخوانده هایی از نوع آقایان مُتکی و لاریجانی در بغداد، قادر به تغییر آن نشد.آقای مالکی ترجیح داد به جای رفتن زیر موجی که به حرکت درآمده، سوار آن شود و از همین رو نیز جبهه سیاسی خود را تشکیل داد که در آن با هدف زُدودن هر گونه تردید پیرامون جهت گیری مذهبی و قومی و وابستگی به حاکمان ایران، طیفهای رنگارنگی دست چین شده بودند.بی اعتباری دست نشاندگان و پُشتیبانان خریداری شُده جمهوری اسلامی در عراق، با بی اعتبار شُدن اُلگویی که آنها به مُخاطبان خود پیشنهاد می کُنند، رابطه مُستقیم دارد. در این امر به ویژه رُسوایی انتخاباتی آیت الله خامنه ای، خیزش مردُم ایران علیه رژیم ولایت فقیه و رفتارهای جنایتکارانه و تکان دهنده حُکومت برای مُقابله با اعتراضهای شهروندان ایرانی تاثیر به سزایی داشته است.شُعارهای "مرگ بر خامنه ای" و "مرگ بر اصل ولایت فقیه"، رای مردُم ایران در نفی استبداد مذهبی و اسلام سیاسی را بازگو کرده است. جایگاه این انتخاب نزد ملتهایی در منطقه که صدای میلونها شهروند ایرانی به آنها رسید، به ویژه از آن رو که در مرکز درهم آمیختگی دین و دولت و منبع پُشتیبانی ارتجاع مذهبی صورت گرفته، با اهمیت تر و تاثیر گُذار تر انگاشته می شود.جمهوری اسلامی که یک پایه اصلی استراتژی آن برای حفظ ثبات و قُدرت در داخل را صُدور ارتجاع اسلامی و تولید اقتدار در بیرون از مرزها تشکیل می دهد، از آثار ضربه های کوبنده ای که از خیزش جُنبش دموکراتیک اجتماعی دریافت کرده و همچنان می کند، بهبود نخواهد یافت.نتایج انتخابات عراق نه تنها موقعیت عُمومی باند نظامی - امنیتی ولی فقیه را در برابر خیزش مردُم تضعیف کرده است بلکه، آثار شکست دردناک در عراق، بر باد رفتن هزینه های هنگُفت مالی – سیاسی و از همه مُهم تر، پیامدهای داخلی آن، شکاف جدیدی در ساختار قُدرت به وجود خواهد آورد که گوه آن از نقش آیت الله خامنه ای در شکل گیری این شکست تراشیده می شود.
۱۳۸۹ فروردین ۱, یکشنبه
سفر احمدی نژاد به شیراز باعث شد صدها مسافر در بدر شوند
مردم شیراز سال نو را با شعار یاحسین میرحسین در حافظیه آغاز کردند(8فروردین احمدی نژاد به شیراز می آید ،استقبال فراموش نشود)
۱۳۸۸ اسفند ۲۹, شنبه
۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه
اظهار بی اطلاعی رحیمی از جزئیات پرونده اختلاس!
گزارش تازه از تخلفات معاون اول دولت کودتا
منبع : www.irangreenvoice.com
۱۳۸۸ اسفند ۲۵, سهشنبه
پیشنهاد : اس ام اس سبز تبریک عید نوروز
۱۳۸۸ اسفند ۲۰, پنجشنبه
۱۲ فروردین، “روز حق رفراندوم”
منبع : khanehdust.wordpress.com
۱۳۸۸ اسفند ۱۴, جمعه
اين خامنه ای است که بايد از قربانيان خود طلب بخشش کند
۱۳۸۸ اسفند ۱۳, پنجشنبه
اطلاعیه جنبش سبز شیراز ( نحوه برگزاری چهارشنبه سوری سبز در شیراز )

در چند ماه گذشته و بخصوص 22 بهمن مردم سبز ايران براي نشان دادن اعتراض خود از راهكارهاي مسالمت آميز و بدون خشونت استفاده كرده اند و چيزي جز خشونت و سركوب نديدند.22بهمن امسال درس بزرگي براي ما بود.روزي كه فضاي شيراز به طرز وحشتناكي امنيتي شده بود و حتي به عابران پياده هم رحم نمي كردند.اين فضاي امنيتي در كلان شهرهاي ايران تمريني بود براي سركوب مردم در صورت دستگيري مير حسين موسوي و مهدي كروبي!!
با توجه به اينكه بيشتر مردم مراسم چهارشنبه سوري را همراه با خانواده خود برگذار مي كنند امكان برگذاري تظاهرات بسيار كم خواهد بود.پس بايد از روشهاي ديگري براي چهارشنبه سوري استفاده كنيم.روشهاي پيشنهادي جنبش سبز شيراز به شرح زير است.
1-تجمع در بزرگراه چمران ، ميدان نمازي ، ملاصدرا ، سينما سعدي و برپا كردن آتش بزرگ و برگذاري مراسم چهار شنبه سوري .
2-بوق زدن ممتد ماشين ها در هنگام عبور از خيابانهايي كه آتشي در آن مشاهده مي شود.
3-شعار نويسي گشترده و پخش شب نامه (به منظور گسترش آگاهي عمومي)
4-پاشيدن رنگ سبز و نوشتن شعار روي ديوارها و معابر عمومي (به منظور گسترش آگاهي عمومي و اثبات بی شمار بودنمان)
5-استفاده از ترقه هاي " كم خطر" اما پر صدا!!!!
6-استفاده از آتش و فشفشه سبز
7-تهیه و به هوا فرستادن فانوس سبز ( به کسانی که بیم از حضور در خیابان را دارند پیشنهاد می شود.آموزش تهیه فانوس سبز در سراسر اینترنت در دسترس است).
8-پخش سرود با صداي بلند (پيشنهاد ما سرود اي ايران)
9-سوزاندن عكسها و بنر هاي مربوط به دولت در سطح شهر و تهيه عكس و فيلم (قطعا بازتاب خوبي در جهان خواهد داشت).
10-مقابله با نيروهاي بسيج و انتظامي و خلع سلاح كردن آنها در صورت حمله بی دلیل و دستگيري هم وطنانمان
جنبش سبز شیراز ضمن دعوت از مردم برای شرکت در مراسم چهارشنبه سوری امیدوار است در این شب زیبا و خاطره انگیز هیچ کدام از همشهریان و هموطنانمان دچار حادثه و سوختگی نشوند.خواهشمندیم در برگذاری مراسم و استفاده از مواد آتش زا احتیاط کنید.هر ایرانی سبز یک رسانه پرقدرت سبز...به امید آزادی و پیروزی جنبش مردمی ایران.
لطفا نظرات خود را در مورد نحوه برگذاری چهار شنبه سوری در شیراز با ما در میان بگذارید.
سیری در مفهوم حکومت ولایت فقیه ( کدام ولایت فقیه ...؟ )

این جمله از عبدالکریم سروش یا یک روشنفکر شیعه نیست! از دکتر علی شریعتی هم نیست! شاید فکر کنید برای مهدی بازرگان باشد، اما برای ایشان هم نیست! این جمله از شهید مطهری است! احتمالاً شما هم مثل من تعجب کردید! شاید امروزه اگر فردی همچین حرفی بزند به عنوان مخالف یا گماشته اجنبی حساب شود ، اما میبینیم که آیت الله مطهری (که خود از نقاط ثقل انقلاب بود) از این دست جملات زیاد زیاد در چنته خویش دارند!
بگذارید پا را کمی فراتر بگذاریم به نوشته زیر ( که از مصاحبه آیت الله خمینی با روزنامه لوموند فرانسه استخراج شده ) نگاهی بیندازیم:
“…در این رژیم ( شاهنشاهی)، آزادیهای فردی پایمال و انتخابات واقعی و مطبوعات و احزاب از میان برده شدهاند. نمایندگان را شاه با نقض قانون اساسی تحمیل میکند…استقلال قضایی و آزادی فرهنگی به هیچوجه وجود ندارد.شاه قوای سهگانه را غصب کرده است و یک حزب واحد ایجاد نموده است…طلاب و دانشجویان ما هر سال چندین بار مضروب و مجروح میگردند و به زندان افکنده میشوند(البته منظور ایشان حوادث کوی دانشگاه نیست! این اتفاقات سالها بعد از این مصاحبه روی میدهد)…به دلیل این واقعیتهای غیرقابل بحث است که شاه کوشش میکند موضع مخالف ما را در قبال رژیمش وارونه جلوه دهد…در فلسفة اسلامی از همان ابتدا مسئله کسانی مطرح شده است که وجود خدا را انکار میکردهاند.(منظورکمونیستها و مارکسیست ها) ما هیچگاه آزادی آنها را سلب نکرده و به آنها لطمه وارد نیاوردهایم. هر کس آزاد است که اظهار عقیده کند…
آیا خود شما در نظر دارید که در رأس آن قرار گیرید؟
- شخصاً نه. نه سن من و نه موقع و نه مقام من، و نه میل و رغبت من متوجه چنین امری نیست.” [2]
توجه داشته باشید که تاریخ این مصاحبه به ۱ اردیبهشت ۵۷بر میگردد، یعنی ماهها قبل از انقلاب و رسیدن به قدرت .
همانا ایشان فرموده بودند: “من بنا ندارم که خودم یا اشخاصی که حالا در پیش من هستند از روحانیون، جانشین رژیم بشوند (گفتگو با خبرنگاران/ دیماه 1357)”
ادامه دارد ...
قبلا هم در رسالۀ «کشفالاسرار» که مانیفست ایشان محسوب میشود نوشته بودند «روحانی نباید به کاری غیر از روحانیت یعنی بسط توحید و تقوی و پخش تعلیم قوانین آسمانی و تهذیب اخلاق بپردازد.
در انتقاد از نظام آموزشی دوران قبل از انقلاب فرمودند:
■ اگر دانشگاه ما یک دانشگاه صحیحی بود جوانهای ما را که در دانشگاه میخواهند حرف حقّی بزنند خفه نمیکردند. دانشگاهی که بر آن حکومت کنند دانشگاه نمیشود. محیط علم باید آزاد باشد (نجف/ 6 مهر 1356)
■ دانشگاه که مرکز علم و سازندۀ آیندۀ ملت است تعطیل است. نمیگذارند کارش را بکند. میریزند توی آن. زن و مردش را میزنند، زخمی میکنند یا میگیرند و میبرند در حبسها. دانشجو را کتک میزنند و میکشند (نوفل لو شاتو/ 20 مهر 1357)
■ اساتید دانشگاهها نمیتوانند آن طور که میخواهند به کار خودشان ادامه بدهند. دانشجویان دانشگاهها هم نمیتوانند به کارشان آنطور که میخواهند ادامه بدهند. دولت برای تحمیل قدرت خودش تشبّث میکند به یک عده چماق بهدست. هرگونه آزادی را از دانشجویان گرفتهاند (پاریس/ 2آبان 1357)
اما در بازگشت به ایران و قرار گرفتن در رأس حکومت جدید، نه چنان شیوهای پیش گرفت و نه بدان سخنان وفادار ماند. بعد از رسیدن به خاک پاک وطن مردم شدند “صغیر” و ایشان شدند ولی مردم و سخنانشان باید بی هیچ مخالفتی فصل الخطاب همگان قرار گیرد.
جملات زیر از خمینی هستند که در مراسم مختلف در مورد ولی فقیه و روحانیت اظهارکرده است:
- “ولایت فقیه واقعیتی جز قرار دادن و تعیین قیم برای صغار ندارد.” ( ولایت فقیه، روحالله الموسوی الخمینی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ نهم، تابستان 78،ص41 )
- “اگر فقیه درکار نباشد، ولایت فقیه درکار نباشد طاغوت است. یا خدا است یا طاغوت. اگر رئیسجمهور با نصب فقیه نباشد طاغوت است.” (صحیفهنور، ج9، ص253 )
- “مفهوم رهبري ديني، رهبري علماي مذهبي است در همه شئون جامعه” ( صحيفه نور، ج4، ص168)
- “ولایت فقیه از موضوعاتی است که تصور آنها موجب تصدیق می شود و چندان به برهان احتیاج ندارد.” ( ولایت فقیه، ص6 )
این هم سخنان و نظریاتشان در مورد دانشگاه و دانشگاهیان بعد از تأسیس حکومت اسلامی:
■ ما هرچه میکشیم از این دانشگاههاست. از این طبقهای است که ادعا میکنند دانشگاه رفتهایم و روشنفکریم و حقوقدانیم. هرچه ما میکشیم از اینهاست (قم/ اول مردادماه 1358)
■ ریشۀ تمام مصیبتهایی که تاکنون برای بشر پیش آمده از دانشگاهها بوده است. از این تخصصهای دانشگاهی بوده است. تمام فسادهایی که در ملتها پیدا شده از حوزههای علمی بوده است که از نظر شرعی متعهد نبودهاند. همه مصیبتهایی که در دنیا پیدا شده از متفکرین و متخصصین دانشگاهها بوده است. کشور ما را همین دانشگاهها به دامن ابرقدرتها کشاندند. حالا شما مینشینید و مینویسید که چرا دانشگاه تعطیل است؟ اگر به اسلام علاقه دارید بدانید که خطر دانشگاه از خطر بمب خوشهای بالاتر است (در دیدار با اعضای دفتر تحکیم وحدت حوزه و دانشگاه/ 27 آذر 1359)
- “اين توهم كه اختيارات حكومتي رسول اكرم(ص) بيشتر از حضرت امير(ع) بود يا اختيارات حكومتي حضرت امير(ع) بيش از فقيه است، باطل و غلط است.” ( ولايت فقيه، ص40 )
کار به جایی رسید که فقیه حاکم علی الاطلاق شد که همه اختیارات امام معصوم شیعه را دارا است.
آقای خامنهای ولی فقیه را دارای تمام اختیارات پیامبر اسلام (حتی اختیار بر نفس و جان مسلمانان) می داند و رای او بر نظر همه مردم و حتی سایر فقها برتری و رجحان می بخشد:
“مراد از ولایت مطلقه فقیه جامع الشرایط این است که همه طبقات جامعه اسلامی ناگزیر از داشتن ولی امر و حاکم و رهبر هستند تا امت اسلامی را از شر دشمنان اسلام و مسلمین حفظ نماید…. تصمیمات و اختیارات ولی فقیه در مواردی که مربوط به مصالح عمومی اسلام و مسلمین است، در صورت تعارض با اراده و اختیار آحاد مردم، بر اختیارات و تصمیمات آحاد امّت مقدّم و حاکم است، و این توضیح مختصری درباره ولایت مطلقه است. “[3]